BTS fanfiction

💜👽📚 محفل دریده شدگان در راه بنگتن و فضایی های فن فیکشن خوان برتر 📚👽💜

وانشات DON`T BREATH

img_20230627_210914_439_lqan_n9ad.jpg

نویسنده Rosha
کاپل ندارد
ژانر ماجراجویانه . انگست . ترسناک . خشن . رازآلود
محدودیت سنی 16+

     

برشی از داستان:

 بگین ببینم؛اگر بشنوین یک پسر به تنهایی توی جزیره ی ناشناسی سه تا از بهترین دوست هاش رو تیکه تیکه کرده، بدنتون یخ نمیکنه؟

یا اگر متوجه بشین یکی از بهترین مامور هاتون به همون روش کشته شده چطور؟

ولی شما باید بدونین من اون ها رو نکشتم!

من حتی به جنازه ها دست هم نزدم. دکتر بارتن، شما من رو باور میکنین؛ مگه نه؟

  

⚠️✦⛓DOWNLOAD⛓✦⚠️

   

805_vpfe.png

۱۱ ۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
saliva (Ot7)
۳۰ دی ۱۲:۳۳

واوووووو

من عاشق فیکاییم که موضوعش یه کلیشه همیشگی نیست و خلاقانس

این خیلی قشنگ بود

خلاقیتی که داشتی و ازش خوشم اومد این بود که داستان از زبان کوک برای روانپزشک تعریف میشه یجورایی حسی رو به ادم تلقین میکنه که تو به عنوان همون روانپزشک تو مطب رو به روی جونگکوکی و داری نکاتو ریز به ریز یادداشت میکنی

خسته نباشی امیدوارم در اینده نوسینده ای مشهور بشی که دست ویکتور هوگو رو از پشت بسته!

فتبارک الله!!

RM. kiute.ARMY

دقیقا!
تهش دیگه ادم رسما لیزیر دائم میشد پشماش..
Army forever
۱۵ مرداد ۱۶:۱۱

وانشاتاتون و فیکسن هاتون چینگده گادن 

هعی ددی خبرا رو دیدی؟ 

یه دختره که ار قضا ارمیه میره کلاب 

به دی جی میگه بی تی اس موزیک پلی کن 

اونم میگه بی تی کدوم خریه دختره هم دهوا راه میندازه و بزن بزن 

بعد دختره بخاطر این کارش ۶ ماه باید بره زندان 

بعد من اینجوریم که حالا یکی همین رو به ما بگه نهایتا میگیم

گوز خِرنی یا آغوز؟

RM. kiute.ARMY

قربون وجودت عزیزمممممم:")

وای ارههه دختر برزیلی بود😂😂😂😂
دمش گرم حال کردم باهاش....رسما تعصب بنگتن رو میکشید😂
ما اونجا بزور با یه صلوات مجلس ختم بخیر میشد...حال نمیده😂
یک خری
۰۳ مرداد ۲۰:۳۱

سیلامممممممممممممم

من بعد حدودا 6 ماه دوباره اومدم تو کامنتا

اقاااااااااااا به شدت نیازمند به فیک دختر پسری عاشقانه ی یخوره کلیشه ای دارممم

از این فیکا که توش کوکیه و کم کم عاشق دختره میشه بعد دختره اولش یکی دیگه رو دو ست داره ..

دارم شعر میگم چرا

اونیییی تو رو خدا ی فیک به من بدبخت بدههههههههه

امروز دایره مثلثاتی یاد گرفتیم دارم تیکه پاره میشممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

 

RM. kiute.ARMY

سلووووووووم*^*

فیک دختر پسری بخوای دارم اما کلیشه ای نه متاسفانه:">

Sh.M ...
۲۲ تیر ۲۱:۵۴

شرمندم می‌کنید بزرگوار 😂

این آدم بیکار فقط بیکاره و حوصلش سر میره؛ پس میاد سراغ گوشی تا جیک و پیکشو در بیاره🤣

وای ددی!! من خیلی اینجا احساس راحتی می‌کنم:) اینجا حتی از اتاقم و تختم هم راحت تره... ممنون که هستی (":

RM. kiute.ARMY

دژمنانتون شرمنده😔😂
خداقوتتتتت😂😂
اینجا مال توئه دورت بگردم:")) بیا بغلممم نبینم غمتو مننT^T مرسی که این جرات رو میدی تا باشم:")
Sh.M ...
۱۶ تیر ۱۱:۳۰

خب خب خب

من باز اومدم با یه سخنرانی دیگه*-*

داستان خوبی بود. مثل همه‌ی داستانا کلیشه‌ای و در مورد خونه‌ی تسخیر شده نبود! (نکته‌ی جالب اینه که منی که دارم از کلیشه و خونه‌ی تسخیر شده حرف می‌زنم، خودم عاشق فیلم و داستان در مورد خونه‌ی تسخیر شدم:/) در کل سناریو و فضای جدیدی داشت و خواننده می‌تونست اون حس حالی که اونجا بین شخصیت ها به وجود اومده بود رو تصور کنه.

ولی... این سناریویی که انقدر قوی بود، یه ضعف کوچولو هم داشت :") مرگ شخصیت ها خیلی اغراق آمیز و تا حدودی غیر عادی تصویر سازی شده بودن!

مثلا فرض کن الان یکی جلوی من دوستمو بکشه ولی هیچی نگم:/ انگار اونجا همه منتظر مونده بودن تا جونگ‌کوک بیاد بکشتشون! مرگ جیمین براشون عادی بود انگار... یا حتی سکوت تهیونگ و روشا بعد از کشته شدن هوسوک هم جای تامل داره.. درسته کمی ترسیدن، ولی کشته شدن یه دوست جلوی روت نمی‌تونه انقدر راحت باشه که تو بتونی به راهت ادامه بدی! یا مثلا اون جایی که روشا با چاقو فقط پوست شکم جونگ‌کوک رو خراش داد، به راحتی می‌تونست چاقو رو حداقل فرو کنه توی دستش تا بتونه فرار کنه:/ 

ولیییییی با این حال، لذت بردم از خوندنش. من جونگ‌کوک رو دیوونه تصور کردم😶 آخه فقط اون بیش از حد قاطی داشت و عجیب غریب رفتار می‌کرد. اگه گل‌های توهم زا وجود داشت همه با هم به کشت و کشتار دست می‌زدن و رسماً یه بازی مرگ و زندگی به وجود میومد🤣

امیدوارم نویسنده از حرفام ناراحت نشه:") واقعا هدفم از چیزایی که گفتم خیره و نمی‌خوام زحمت نویسنده رو ناچیز جلوه بدم! هرگز!  البته همه‌ی این حرفا نظر و تصور من از داستانه و شاید واقعا من اشتباه فکر می‌کنم 😂 ولی در کل داستان‌هایی که خیلی دوستشون دارم رو نقد می‌کنم:) آخه دلم نمیاد که جایی ایراد داشته باشن.. حتی یه ایراد کوچیک! 

خب دیگه زیاد زر زدم... تا سخنرانی بعدی بدرود!

از طرف یه آدم بیکار- 

RM. kiute.ARMY

این آدم بیکار به قول خودت چه حرفه ای و جذاب کامنت میدن آدم کیف میکنه😔
چطوری نادر کوچیکههه؟؟ (یک انسان :) سابق)
۱۲ تیر ۰۱:۳۱

عجببب... 

عجبببببب...

عجب چیزی بود... 

حلال اولسون 

دددیییییی

بازم میخوام یچیز بی ربط نسبت به پست بگم 

دد میگم جین بخاطر گردن قو چقدر درد میکشیده...

من خودم دارمش تازگی خیلی بدترم شده از درد نمیتونم بعضی وقتا تکون بدم انگشتامو... 

انگشتام خیلی زشت شدن:)) 💔

کنار همه اینا میترسم به مامان بابام بگم ولی خیلی درد میگیره بعضی وقتاااا

چیکار کنم دددییییی

چطوری بگم بهشون آخه همچین شده

به هرکیم میگم، میگه خودت داری خمش میکنی الکی میگی دردم نداری://(

یکی بم بگه چیکار کنمممممممم درد میکنههههههه 

wtf

 

RM. kiute.ARMY

حلال تر از شیر عمه و خاله و دایی!!!
جونمممممممم
ای من بگردمت که نفسسس!! دردت به جونم باشه:"((
نمیدونم میشه یا نه، اما مرکز بهداشت یا همون شبکه بهداشت اطرافتون هست؟ اونجا درسته که ماما و کسی که بهداشت خونده هست ولی درسای مربوط به بیماری های استخوانی رو پاس کردن. برو اونجا برات تو دفترچه بنویسه.
یا اگه نمیتونی، متاسفانه تا موقع باز شدن مدارس باید صبر کنی که بری پیش مربی بهداشت و اون بهت نامه بدی که به والدینت تحویل بدی:"))
ننداز پشت گوش ها نفس!!
mz
۱۱ تیر ۱۳:۱۲

به شدت عالی و خوب بود...وقتی نمیتونی خودتو کنترل کنی و رو افراد جانی و دیوانه کراش میزنی...البته منکه حدس میزنم کوکی عزیزم اوکی بوده مشکل از اون گلا بودن...ولی خداییش داستان ترسناک نوشتن مهارت میخواد و تو به طرز فاکینگ شتی این قابلیت رو داری که ترس و تعجب رو به خواننده منتقل کنی روشای عزیزم...منتظر کارای بهترت هستم دارلینگ

RM. kiute.ARMY

ستاد حق گویانِ امام:
حقققققققققق!!!
Min.hee
۱۰ تیر ۲۱:۰۵

واو ووووووااااووو خیلی وقت بود بدون کاپل ندیده و نخونده بودم

بدون کاپل خیلی کمیابهههه عاح..

RM. kiute.ARMY

از آفتابه ی گل دار سفید صورتی هم کمیاب تر!!!
خداوکیلی بدون کاپلی ها یجوری میچُسبه به جون آدم که...طلاااا!
Mihi Queen
۱۰ تیر ۱۹:۴۱

سلام ب روی ماهتتت

دیدی بعد از روووووز ها برگشتم؟البته خو هرروز میام سایتو چک میکنم و میرم ولی حوصلم نمیا کامنت بذارم. اصن چی بگم آخه؟ 

ببخشید جواب جوابایی که به کامنتام داده بودی رو ندادم این گشادیسم زیاد نمیذاره هااااا

چخبر؟چکارا میکنی؟برا کنکور استرس نداشته باشیا!مطمئنم ک میتونی! خودتو باور داشته باش و قدمای قوی بردار:>>♡

ی سوال،اگ دوست داشتی جواب بده. برای هر درس توی نیم ساعت چند تا تست میزنی؟ینی میانگینش چقدره؟ نمیدونم چرا ولی کنجکاو شدم یهو

عا و ی سوال دیگه،مردم تهران چطورین؟منظورم رفتارشونه. آخه اکثرا چیزای خوبی درمورد تهران نمیگن میخواستم نظر تورو بدونم. 

دیگه بیشتر از این حرف نمیزنم ک سرت درد نیاد👩🏻‍🦯فایتینگ

RM. kiute.ARMY

سلاممممممم میهی مننننننT^T
قدمت سر چشمم هرموقع که بیای لاو مننن:"))
فدا سرتتت عزیزممممT^T
ای من دورت بگردم:") والا میگذرونیم اون امتحان لعنتی هم دادیم رفت😂 اخ ک دورت بگردم:")
نه نه جواب میدم بیبیT^T مثلا توی نیم ساعت یا 25 دقیقه 45 تا سوال زیست رو میزدم. تست زمین شناسی هم سر 8 دقیقه. خیلی بستگیس به مبحث داره.
عاممم بالاخره همه جا خوب و بد داره صد درصد ولی تهران پر از مهاجره برای همین تاحالا زیاد از اون تهرانی هایی که خیلیییییی وقت توی تهران باشن ندیدم😂 ولی اینطور بگم که اون تهرانی های ناف تهران، خیلی با ادبن. به شدت.
نگوووو عزیزدلمممم تو جون منیییT^T
نارنجی
۰۹ تیر ۱۳:۴۹

مود من هروقت یه داستان ترسناک میخونم یا یه فیلم ترسناک میبینم : 

حقتههههه حقتههههه میخواستی نری فلان جاااا 

حالا بمیر تا دیگه ازین غلطا نکنی 

 

من آخرشو اینجوری تصور کردم که اون گل ها واقعا وجود داشتن... 

 

اونی خوندنش یه ربع هم طول نمی‌کشه 

اگه نخوندیش حتمااا بخوننن 

 

 

RM. kiute.ARMY

وای حق...
تازه خودم هم میگم اگه جای جن ئه بودم از فلان جا میوفتادم روت و ... *بوق سانسور*

*من در جست و جوی اون گل ها جهت مسموم کردن بعضی ها*

اره اره خوندمشششT^T
خیلی خوب بود مولا قسم!!
نارنجی
۰۹ تیر ۱۳:۴۶

عرررررررررررررر 

اصل جنس که میگن همینه هاااا

ببین، واقعا نمیدونم چطوری حسم رو به این داستان بگم 

ولی میخوام بگم قشنگ انگار یه سرنگ از بهترین چیز ممکن تزریق کردم :))))) 

خیلییییییییی خفن بوددد لعنتییییی 

حقیقتا بهش نیاز داشتممممم 

چند وقت بود یه چیز خفن نخونده بودم همه چی آبکی بود 

خدایی دمت گرم ❤️ 

قلمت »»»»» 

 

 

 

RM. kiute.ARMY

قشنگ آذوقه بود!!
گوشت شد به تن ادم!!

روشا شیییی!!! مری میییییییی!!!
عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
۰۹ تیر ۱۳:۳۴

باشه ولی کاش کاپل داشت.

RM. kiute.ARMY

سپ مثلا😔
کوکجین😔
Yeah, we never felt so young
When together sing the song
서로의 눈 맞추며
비가 내려도
Yeah, we never felt so right
When I got you by my side (My side)
함께 맞던 별 따라
Oh, we young forever
이렇게 노래해 (We ain't never felt so young)
Won't you hold my hand? (Yeah, we never felt so right)
Need you here tonight (We ain't never felt so young)
Oh, we young forever (Never felt so young)
Yeah, never felt, never felt so young

.::Take Two::.
.::BTS💜ARMY::.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان