✨FULL✨
| نویسنده | Howl_jk |
| کاپل | یونمین . نامجین . ویهوپ |
| ژانر | فلاف . فانتزی . کمی رمنس |
| محدودیت سنی | 13+ |
| تعداد صفحات | 173 |
| ناشناس نویسنده | " کلیک کنید " |
خلاصه:
مین یونگی معمولا روزهای عادی ای رو تو عطاری کوچولوی خودش میگذروند و به وجود آدم کوچولوها اعتقادی نداشت...تا روزی که یکی از اونا رو از نزدیک دید!
کوچولویی که خودش رو جیمین معرفی میکرد و اذعان داشت که گل سرخی که نشونشون میده دوستشه و اسمش هوسوکه!
آیا یونگی باید بهش اعتماد کنه؟
آخه جیمین کوچولو قراره زندگی یونگی رو زیر و رو کنه!
خدای من...میشه ذوق کنممم؟
خیلی قشنگ بود....اصلا از تصور یونمیننن این فیک اکلیل آبی پاستیلی بالا میارم...
اینکه تا آخرش اسمات نداشت و دوست داشتم لذت داستانو چندبرابر کرد
خدایی تو این مدت به همچین چیزی نیاز داشتم:))
نویسنده هم که رسما با فیکش اتکی زد که اونورش ناپیدا..
ایده اش خیلی گاد بودد
خسته نباشییییدد
وووییییییی
خیلی کیوت بودددد🥺🥺🥺
یعنی هرچی حس جرم و دیوانگی و قتل و قاتلی از dirty choice روم مونده بود رو شست و برد😂😂
آخ قلبمممم
فکر کنم دیگه هرچی کبوتر ببینم یاد نامجین بیفتم🤣
عهههههه
من این فیکو خیلی وقت پیش خونده بودم ولی یادم رفته بود نظر بدم ._.
دیروز داشتم فکر میکردم یهو این یادم اومد
ددی
به نظرت میشه یه نفر فصل دوشو بنویسه؟؟؟؟
مثلا خود نویسنده یا اگه راضی بود یه نفر دیگه
اینجوری باشه که اون پری که فکر کنم اسمش رزی بود یه ادم کوچولو دیگه به عنوان دختر یونمین بفرسته
بعد اینا بزرگش کنن
کیوت میشه نه؟
*_*
وای خیلی قشنگ بود . اغراق نکنم عاشق داستانش شدم 🤩😍
همینجوری به نوشتن داستانای فانتزی ادامه بدین
چون عاشقشونم🤭😅😍
پس میگمم🙄💜 من چرا نمیتونم خوندن هیچ فیکی رو شروع کنم اه.. تا میام یکی رو شروع کنم میبینم کاپلیه.. یا خیلی زیاده یعنی بعضی اوقاات میخونماا اما زود خسته میشم.
آممممم به کیوت که همونو میگم اما به تو چی بگم؟؟ همون چیزی که بقیه میگن..بقیه چی میگن؟؟
مونی بود نه؟
نمیدونم چرا امروزا هیچی نمیشنومم.. صدای آیفون خونه رو نشنیدم مامانم مونده پشت در😐
برم گوش پزشکی ببینم کر شدم یا میتونم بشنوم
هییی قیامت شدهه
اصلا فکرشم نمیکردم فیکم 11تا لایک بخوره
بیایین وسط💃💃💃💃💃
حالا دستا بالا
حالا دستا پایین
حالا بشکن بزنین
حالا قررر کمرررر
ماشالله به خودم
حالا اگه کسایی که فیکشون بیش از ۵۰ تا لایک داره اینو ببینن😂
کیوتی داستان آرمی شدنت چجوری بود؟ مامان بابات راضی بودن؟؟ یا مثل من کمی مشکل دارن
اصن حجت الاسلام کریس وو یه چیزیه😂🤤
اصن اونجایی که میرقصیدن من مرررگ شدم😍
آره بابا دابل چیه تیریبل میزنم😂شعت چی گفتم😂
کلا برمیدارم تو ذهنم فیکارو میکس میکنم😂😂
راستی شعت تیکه کلاممه ها زیاد میگمش گفتم ناراحت نشی یه وخ
چرررااا انقدد ایز مای استایل (اکسو الا میفهمن😁)
ولی خیلی خوببب بود فقط یکم زیادی کیوت بود که وااییییی فقط الان جیمینو میخوام😂😐
اگه این فیکو فروزن سکرت و اوممم یه فیک یه کوشولو انتقامی باهم ترکیب میشدن عجب جیزی میشد
خیلی خوب بود آخی جییمن کوتوله
میشه بیشتر فن فیکای تهجین و تهگی فول پارت بذاری خیلی ممنون فیکاتم عالین
حس میکنم اینجا هم یجور دنیای عجیبی شبیه خود کیپاپ... اینکه هر فیک ریدر های مخصوص خودشو داره خیلی باحاله.. فقط مونده اسم بزارن واسه ریدرا..
هم دارم ادامه فیک جدیدم مینویسم
و هم دارم یه فیک تهجینی میسازم
بخاطره همین زیاد وقت نمیکنم
ممنون که اینقدر زود رو سایت قرارش دادین🥰💖💖
خیلی خوشحالم که رو وبلاگ شما داستانی دارم😭😅
اخیییییییییی چه گوگولی یونگی و مغازه عطاری هیییییی برام جالب شد بخونمش واااااایییی ^^
😂😂😂😂
دیگه مطمئن شدم جیمین موچی کوچولویی بیش نیست
بیا فیکشم اومد
آیا به موچی و کوچولویی جیمین شی ایمان آوردید؟
بلاخره پان پان دومین بار فرست شد 🤣🤣🤣
واو ویهوپ؟
آخ جون اونم یونمین!!
خیلی باحاله فکر کنم ولی حیفه که نمیتونم بخونم
دیگه میدونی چرا نمیتونم
