🔥FULL🔥
نویسنده | StarandMoon |
ادیتور | EDI san |
کاپل | هونهان . چانبک . کریسهو . کایسو |
ژانر | جنایی . پلیسی . رمنس . اسمات(علامت زده شده) . ماجراجویانه |
محدودیت سنی | 16+ |
تعداد صفحات | 646 |
وبلاگ نویسنده | « کلیک کنید » |
راه ارتباطی | « لینک ناشناس نویسنده » |
🎬 Fanfiction Teaser 🎬
⚫️ CLICK ⚫️
خلاصه:
لوهان و بکهیون دو تا دوستن که به آمریکای مرکزی میرن.
اما فکرشم نمیکردن که چندتا کره ای اونجا ببینن. کره ای هایی با گذشته دردناک و آینده ای عجیب.
خب مسلما عادی نیست که چندتا دانش آموز دبیرستانی یه کلاب که مرکز معاملات قاچاقه رو اداره کنن،مگه نه؟؟
برشی از داستان:
1...2...3....حرکت
صدای موتور سیکلت ها بلند شد و ثانیه ای بعد بین صدای تماشاچی ها،زیر نور ماه،گردی از خاک بلند شد و ده موتور سیکلت با سرعت دور شدن.
صدای جیغ...............
صدای تشویق............
صدای داد و فریاد.......
صدای اهنگ.............
همه اینا باعث میشد لبخندی روی لبهای صاحب کلاب بشینه.صاحب کلاب موتور سواران ماه که به قیافه پوکرش معروفه.
«اوه سهون مرد یخی»
کمی بعد،موتور مشکی رنگی که طرح هلال ماه روش حک شده بود،از خط رد شد.بهترین موتور سوار کلاب.
پسرک کلاهشو درآورد و نگاهشو به رییس جذابش دوخت. سهون هم جلو رفت و دست راستشو روی شونه چپ پسر گذاشت. سرشو خم کرد و کنار گوش پسر با صدای گرم و بمی زمزمه کرد: «کارت خوب بود لوهان»
و از کنارش رد شد و برنگشت تا ببینه چه اتشی به دل پسرک انداخته. برنگشت تا ببینه گونه های سرخ لوهان حتی زیر نور های رنگی اطراف هم معلوم بود.....
از این دنیای لعنتی متنفرم که وقتی کل زندگیم مثل شب تاریک بوده و تو تنها ماه زندگیم،میخواد تو رو هم ازم بگیره!
+متنفر نباش.....من قرار نیست ازت جدا بشم و همین دنیا،تو رو به من داده!
با حضور: شیومین،لی،تائو،جونگده،لومارک از ان سی تی،ریوهِی و میتسوکی از وبتون لوکیزم
سخنی از نویسنده:
این فیک در یه بازه ی زمانی با فیک استاربایک خودمه که هنوز ننوشتمش ولی یه فیک با کاپل های بی تی اسه که صحنه ی پایانیش صحنه ی پایانی همین فیکه ولی از دید پسرای بنگتن.