BTS fanfiction

💜👽📚 محفل دریده شدگان در راه بنگتن و فضایی های فن فیکشن خوان برتر 📚👽💜

وانشات red flower

7_hgz5.jpg

 

نویسنده Kim un-soo
کاپل نامکوک . ویکوک
ژانر انگست . درام
محدودیت سنی ندارد

 

برشی از داستان:

_ روی لپت یه چال کوچولو داری نام ... ولی من چجوری هر بار که میخندی این جوری توش غرق میشم؟

_ اوه این فقط یه چال کوچیک مال موقع خندیدنه هانی ... ولی من هنوز از دفعه اول که روی اون پل دیدمت توی کهکشان قشنگ چشم هات گیرافتادم ؛ و اصلا نمیخوام کسی نجاتم بده.

 

  

☔️🌹🖤DOWNLOAD🖤🌹☔️

۱۶ ۳
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Galaxy Macknae ( ALMA )
۱۰ دی ۰۱:۵۷

خب خب اول باید بگم که آلما چقدر دختر بدی شده که عهدها و انتظارهایی که بقیه نسبت به نظر کوچیکش میکشن رو فراموش میکنه.

به بزرگی وجود ارزشمندت این بنده حقیر رو ببخش 💜

اول اینکه محترم و دوست داشتنی بودن از خودته اونسوی قشنگم💜

خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد بهم لطف و محبت داری و نمیدونم در جوابش چیزی بگم که واقعا لایقش باشی💜

اتفاقا باید بگم چند هفته پیش یادم افتاد یکی از بچه ها توی دیلی من یه کار نامکوک فرستاد که فکر میکنم همین بود و مدام داشتم بین پستها دنبالش میگشتم و چه قدر خوب شد که خودت بهم یادآوری کردی با اینکه باز هم باید بابت کم توجهی و فراموشیم ازت عذر خواهی کنم 💜

خب میریم سراغ داستان قشنگت تا ببینیم چی داره و چی بهمون یاد میده و چی احتیاج داره تا فوق العاده تر بشه 💜

خب داستان کوتاه اگر اشتباه نکنم از یک خیابون شروع شد.

خیابونی که مردم زیادی درش قدم برمیدارن و هر کدوم قصه ای برای گفتن در سینه هاشون دارن.

کیم نامجون یکی از اون قصه های گویا بود.

مردی که انگار هر وقت از خود بی خود میشد و به خودش میومد میدید در مکانی ایستاده که برای اولین بار با معشوقش رو به رو شده.

من همیشه معتقدم ما نقش منفی در داستان نداریم.

یعنی هر شخصیتی حتی اگر منفی به نظر برسه قطعا داستانی داشته تا اون رو تبدیل به شخصیتی منفی کرده.

انگار دوست داشتم بیشتر ته رو بشناسم.

در کل داستان این موضوع وجود داشت که انگار میشد بیشتر بهش پر و بال داد تا قشنگ همه چیز در ذهن خواننده در جای خودش قرار بگیره.

ببین حقیقت اینه که وقتی یک ایده به ذهن ما میرسه و ما اون رو روی کاغذ پیاده میکنیم ممکنه خیلی خیلی کوتاه باشه.

اما باید روش وقت گذاشت و این زمان اجازه میده داستان و اتفاقات متولد بشه.

ما نباید انتظار داشته باشیم داستانی که قراره در بازه چند هفته چند ماهه و چند ساله اتفاق بیفته در یک ساعت در ذهن ما شکل بگیره.

به همین دلیل اکثر اوقات خوبه ایده ای که در ذهنت شکل گرفته به صورت یک داستان کوتاه بنویسی و بعد با گذر زمان و فکر روش بهش بال و پر بدی.

شاید عجیب بنظر بیاد اما همین داستان بیدار خود من...

من این کار رو چهار سال پیش در طول یک هفته نوشتم.

اولش حدود چهل و پنج صفحه به صورت نوشتار روی کاغذ بود و بعد طی چهار سال بسطش دادم تا به تعداد صفحه بالایی برسه.

هر چیزی زمان میبره مخصوصا گذر سریع اتفاقات در یک نوشتار که قطعا امکانش نیست اون حجم از زمان موجود درش رو در زندگی خودمون هم صرف کنیم.

داستانت روونی خاصی داشت و تنها ایراد و حتی میشد نقطه قوت درش در این زمان میشه گفت نبود بال و پر برای داستانه.

چرا میگم نقطه قوت؟؟؟

چون حس میکنم این شبیه به نوع خاصی از نوشتنه.

انگار که من یک رهگذر هستم و در همین حد با نوشته و شخصیت ها ارتباط میگیرم اما با این حال این خیلی جذابه💜

کنجکاو بودم جانگ کوک چطور توسط ته کشته شده اما میگم همین مبهم بودن هم گاهی جذابه.

خیلی خیلی خوشحال شدم و از خوندنش لذت بردم💜

به خودت ایمان داشته باش و نوشتن رو ادامه بده چون نوشتن آرامشی به انسان هدیه میده که هیچ چیز و هیچ کس انجامش نمیده💜

لاو یور سلف درونت رو ببر بالا و به خودت نوشته هات و روح بزرگت افتخار کن 💜

دوستدار تو آلما کهکشانی💜💜💜

RM. kiute.ARMY

دلم تنگ شدهههههههههه بودددددددددددددددددT^T این کامنت طوماری های آلمارو عخش است:">
Kim UnSoo
۰۳ آبان ۰۰:۵۸

الان که این رو مینویسم ... ساعت دوازده شب و تنها موقعیه که حوصله دارم :] 

با ابنکه احتمالا حتی یکی از این هجده نفری که زیر این پست کامنت گذاشتن این پیام رو نمیخونن ؛ اینجانب نسبت بهشون احساس مسئولیت داشته و همه رو جواب میدم ... 

 

1- ددی :

وی تنها کسی بود که من رو برای نوشتن چرندیاتم تشویق کرد و میتونم بگم اصلا کار رو باید به نام اون زد .

همینطور اولین کسی بود که خوند و نظر داد ^-^ ... و اولین کسی که بهم گفت دهنت سرویس و من خیلی خوشحال شدم :]

و اولین کسی که بخاطر درد یک نوشته غمگین شد و من ناراحت نشدم :] چون عمیقا حس میکنم جبران قلب ریش ریش شده من با اون وانشات سد اندش بود ... 

در کل من ازش یه دنیا ممنونم و اون میدونه . مگه نه ددی ؟

 

2- خودم ... اه خودم زیر پست وانشاتم فرصت شدم ... با اینکه نمیخواستم واقعا *-*

 

3-♪ᴺᵃʳᵍᵉᶳ♪  شی ... همه از این ارزوها دارن به دلیل نامعلومی و خب ... ببخشید که جات رو گرفتم :] 

 

4-Parkminji شی ... من احتمالا هیچوقت نتونم یه هم اسم پیدا کنم :]

 

5- kang ros عزیز ، واقعا خوشحالم که پوستر و کاپل هاش رو دوست داشتی T-T  عمیقا پوسترش نا امیدم کرده بود ... 

ولی خب باید سعی کنم پوستر هام رو خفن تر کنم ... میدونم خودم *-*

 

6-minsana  *وی با یک خنده نیمه  شیطانی سناریو ، کاپل و ژانر جدید را در دفترش یادداشت میکند. 

 

7-Tara Mohamadi... با اینکه احتملا فضولی محسوب میشه ... ولی اکلیل هاممممم T-T 

 

8-.Mitsuha x Wonho shl... میدونم کاپل هاش خیلی خفنن  ... ممنون T-T 

 

9-Parkminji ‌‌‌‌‌‌‌.. امان از این خود ازاری .. نابود کننده است اصلا:]

 

10-Kim Maria هرچند اعتقد نداشتن به نامکوک توهین به اعتقادات ددیه ... ولی خوشحالم که از نظرت قشنگ بود 

 

11-kai kit kat عزیز ... امید بسی خوب است . ولی همه امید من برای کامبک اس اچ اس بر باد رفته متاسفانه :")

 

12- Jim Jim 

* تلاش برای کراش نزدن روی پروفایل 

* تلاش با شکست مواجه شد 

وای خدا یه کامنت انتقادی درست حسابی ... بوس رو لپت جیم جیم جونم 

راستش خودم دلم میخواست همینجوری گنگ باشه ... ولی قبول دارم زیاد شد :] 

البته که بازم مینویسم و همه سعیم رو میکنم تا بهتر بشه *-* 

 

13- Kang ros ... کاراما اون روز خیلی باهات لج کرده بود که :/ 💔

 

14- nilithejooje nilithejooje به عنوان یک نامجین شیپر اتیشی حتما چنین فیکی رو از قلم من خواهید خوند ... اصلا نگران نباش 

 

15-Ana06 

* احساس ندامت و پشیمانی :"     * ابراز تاسف ... 

ولی اخه من فقط  تو نوشتن درام انگست خوبم که :"

 

16- Park Jimin 

اوکی ولی یا ددی رایتر رو راضی میکنه اون اثر هنری رو ادامه بده یا من همین وسط رگ میزنم ... اره 

 

وای کامنت خیلی طولانی شد ... رکورد زدم احتمالا *-* 

میگم ددی ... ادم قلمش که یهو خشک میشه باید چه غلطی بکنه ... نمیدونم چرا یهو قفلی زدم وسط نوشته هام ...

ولی خب تا الان سه تا کار شروع شده ولی تموم نشده دارم ... که قطعا تا اخر ابان کامل و امادن اگه از این حالت درام *-* 

 

اما ددی چندتا خواهش 

اول اینکه میشه بگی با چه برنامه ای پوستر درست میکنی و عکس ادیت میزنی ؟ برای گوشی باشه ترجیحا و خب ... کار کردن باهاش ادم رو به غلط کردن نندازه

دو اینکه  چجوری باید واسه فایل ورد پس زمینه و قالب مثل فایل های تو ، ایتوهاید یا شادی درست کنم ؟ 

تو نت هیچی دست گیرم نشد ... یه جوری کمک کن خواهر T-T 

و در اخر ... این واقعا خواسته بزرگیه و خودمم میدونم 

ولی میشه به الماشی بگی یه نگاهی به این بندازه ... من واقعا دلم میخواد نظرش رو بدونم ... اون واقعا ادم فوق العادیه و نمیتونم بگم چقدر براش احترام قائلم ... با اینکه حتی یه بارهم باهاش حرف نزدم *-* 

 

فایتینگ ددییییی 💜💜

میدونم که چقدر سخت زحمت میکشی *-* 

 

 

RM. kiute.ARMY

ای ژان دلم:> اون سوی منی دیگه.
ددی به فدات بره:) من زود حالم خوب شداا*-* چون بالاخره با تو حرف زدم تو نمیزاری حالم بد بشه.
قلم منم خشک شده:/ شاید کتاب خوندن یا فیک خوندن کمک کنه😂 اما بشین کار هاتو دوباره از اول بخون*-* خیلی جاها این روش بهم کمک کرده.
من با فتوشاپ درست میکنم اما پیکس آرت هم خوبه*-*
اوموووووووووو حتما قشنگ من*0*
رحمته دورت بگردمT^T
 

3-♪ᴺᵃʳᵍᵉᶳ♪  

4-Parkminji

5- kang ros

6-minsana  

7-Tara Mohamadi

8-.Mitsuha x Wonho shl.

9-Parkminji ‌‌‌‌‌‌‌

10-Kim Maria 

11-kai kit kat 

12- Jim Jim

13- Kang ros

14- nilithejooje nilithejooje

15-Ana06 

16- Park Jimin 

Jim Jim
۰۳ آبان ۰۰:۰۵

دد

شتید باورت نشه ولی وقتی کامنت "پارک جیمین"(الان میشه اخری برای من) رو دیدم...قلبم درد گرفت...خیلی غمگین شدم...خیلی..

RM. kiute.ARMY

الهی:"( نبینم غمتو
Park Jimin
۰۲ آبان ۱۴:۵۸

نونا این فن فیکشن نامکوک بود نامجون ی قاتل بود کوکم خانواده اش مرده بودن نمی دونم می فهمی چی میگم آخه اسمش یادم نیس 💔😐😁

نیستش پیداش نمی کنم حذف شده🤧🤧

RM. kiute.ARMY

اهان اون اره برداشته شود اسمش آر ام حرفه ای بود:.
Ana06
۲۷ مهر ۲۱:۲۵

میشد اینقدر فقط اینقدررررر قدر این نقطه به نامی رحم کنی؟
چرا فقط با اون جمله که گفت چرا این قدر درد می کنه بهم ریختم؟
هعی
خوبه خوبه به امید نوشته ها مهربانانه تر ازت
فایتینگ

RM. kiute.ARMY

بچه ام نامی همه جا مظلومه:>
nilithejooje nilithejooje
۲۷ مهر ۱۷:۲۰

نامجین دوست داشت بچههههههه

T^T

RM. kiute.ARMY

هق:>
nilithejooje nilithejooje
۲۷ مهر ۱۲:۴۹

من اینو یه بارپرسیه بودم ولی نمیتونم جواب کامنتمو پیدا کنم هیوقققققق

اینه سوالم:چحوری متوجه بشیم اگه جواب کامنتمونو دادید؟

میتونم یه راه ارتباطی با یکی از ادمین ها پیدا کنم تا راجب فیکی که دارم مینویسم صحبت کنم؟

هقققققققق

هقققققققققققققققق

هقققققققققققققققققققققققققق

هقققققققققققققققققققققققققققققققققققق

هققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققق

ددی جوووووووون

هلپ می

T^T

RM. kiute.ARMY

الهی:"(
اگه وبلاگ بزنی نوتیفش برات میاد*^*
تنها راه ارتباطی که سه سوت جوابت رو میدم همینجاست😂
Kang ros
۲۷ مهر ۱۰:۱۳

عر ددی یادم اومد گوشیم فرمت شده نامکوک پرید دوتا وانشات اون فصلی نصفش

ععررر فیک ام وی😭

ولی یادمه چی نوشتم :_))))

RM. kiute.ARMY

لعنت:)
این اتفاق برای من افتاده...
Kang ros
۲۷ مهر ۱۰:۰۸

هق من ندارم گوشی با گوشی مامانمم نمیشه خوند*-*برم با گوشی بابام بخونم ولی ددی آخرش به مونی میرسه یا ن چون طاقت دیدن نامی شکست خورده در مثلث عشقی ندارممممم

 

RM. kiute.ARMY

فقط بگم که دستمال کاغذی بردار:")
Jim Jim
۲۷ مهر ۰۹:۰۵

سلامممم

من باز اومدم:)

عام..خوندمش.. و باید بگم خیلی قشنگ بود و من به شخصه خیلی غصه ی شخصیت ها رو خوردم:((((

اما..جا داره بگم

کاش همین ایدت رو ب روند داستانی مینوشتی...اینجوری واضح تر بود..

تو این حالت جوری بود که ما ریدرا از هیچی خبر نداشتیم و خب تو ی توضیح کوتاهی از گذشته میدادی و  قضیه کاملا معلوم نبود..منظورم اینه که اینطوری ک نوشته بودی ی سری مسائل گُنگ رو برای من به شخصه به همراه داشت..برای همین میگم اگه داستان رو از همون اول، اینکه چطور عاشق شدن، چطور عاشقی کردن، اتفاق اعتراف تهیونگ، مرگ کوکی و بعد این صحنه پایانی رو مینوشتی، روند داستان با توجه به قلم زیبایی که داری خواننده رو درگیر خودش میکرد و جذاب تر میشد..

ولی قلمت خیلی دلنشینه:)

و امیدوارم روند داستانی ای که مینویسی هم بهتر شه:)

در اخر..

منتظر کارای فوق العاده بعدیت هستم کیم اون سو جونم:)

RM. kiute.ARMY

اومو:">
kai kit kat
۲۶ مهر ۲۲:۰۰
و باز هم بارش نامکوک و باز هم انتظار لحظه به لحظه من برای فیک شادی...

RM. kiute.ARMY

و باز هم دریچه آه میکشد
Kim Maria 😌
۲۶ مهر ۲۱:۳۱

گلبم درد گرفت 

هرچند اعتقادی به نامکوک ندارم ولی ....

قشنگ و درد آور بود 🙃🙂😊🥲

RM. kiute.ARMY

تیری بود در قلبم:">
Parkminji ‌‌‌‌‌‌‌
۲۶ مهر ۱۹:۰۲

عرررر کامنت انسو شی که لینکشو گذاشته بود دیدم و از اونجایی که خیلی باهوشم فهمیدم که با یه شات که توش پیاز خورد میکنن رو به رو ام 🙂😭

و چون خودآزاری داری میخونمش

RM. kiute.ARMY

نه نههههههههههههههه:">
.Mitsuha x Wonho shl.
۲۶ مهر ۱۷:۴۱

وای خدای من نام کوک ویکوک اونم انگست عررررررررررررر، این دوتا کاپل مرگ منن خدایی🥲🥲🥲🥲🥺🥺😭😭😭

RM. kiute.ARMY

:")
لبخند بغضی...
Tara Mohamadi
۲۶ مهر ۱۷:۳۰

سلام ددییییی

ببین امروز چی رسید دستم😍😍😍😍

https://s4.uupload.ir/files/12384d1ff556a19a11598f0cbe090eee_smhv.jpg

اگه دیدیش ادامرو بخون

ددی من یه دوست دارم (پسره)و از بچگی باهاش دوستم ...یک سال پیش بهم پیشنهاد داد دوسپسرم شه من گفتم نه(آرمیم هست) دیگه خلاصه اونا ۵ ماه پیش کلا رفتن قطر(مهاجرت) دیروز هم این رسید دستم گفت بخاطر هدیه روز دختر😎😎😎

ددی دو روزه تو کونم پارتیههههه

سارانگهههههه ددییییی 

RM. kiute.ARMY

ای جان دلممممممممم به خوشی استفاده اش کنیییییییییی*0*
واو مبارکهههههههههههههههه!!!
♪ᴺᵃʳᵍᵉᶳ♪
۲۶ مهر ۱۵:۵۶

کسی ک نخواد فرست بشه میشع اونقت کسی ک بخواد نمیشه:)جالبه

باز دومم خوبه 😐😂

*وی اشک شوق میریزد*

RM. kiute.ARMY

خلوص نیت و اخلاص😂
minsana
۲۶ مهر ۱۵:۰۰

سایت نامکوکی شدهههههههه

من عاشق شیپ های فضایی ام و یکی از شیپ های فضایی که عاشقشم نامکوک و یونجین هست اصلا میمیرم واسه این دو تا شیپ فضایی یه فیک اسمات و مافیایی بیاد با این شیپ مطمئن باش بعد خوندنش خودکشی میکنم از خوشحالی 

من رفتم بای 

وی درون وانشات شیرجه میزند 

RM. kiute.ARMY

دل من ویرونه شدهههههههههههه:")
جینگی من میدوستمT^T
kang ros
۲۶ مهر ۱۲:۵۳

عررررررر

و منی که با پوسترش خر ذوق شدم و با کاپلاش اتک خوردم:)

خخ گوشیم رو به چوخ دادم سر امتحان فیزیک هنگ کردن آلان خاموشه شدم ۱۶ نتونستم ۴تای دیگه رو جواب

بدم خخخ

من برم عر بزنم زار بزنم:__)⁦☀️

 

 

 

 

RM. kiute.ARMY

کاپلاش تیری در قلب منه بد بخت بود:")
شت!!!!
نه نرو:"(
Parkminji ‌‌‌‌‌‌‌
۲۶ مهر ۱۲:۱۹

اخی اینجا یه نرگس دیگه هم داریم 

منم نرگس ام 

بیا بقلم نرگس شی 😹😍

* وی نرگس ندیده است

RM. kiute.ARMY

از اسم من هیچ جا نیست...
هعییی😂
♪ᴺᵃʳᵍᵉᶳ♪
۲۶ مهر ۱۲:۰۷

میدونم فرست مست نداریم ولی تروخدا بزارید ارزو به دل نمونم🥺😂😐👌🏻

RM. kiute.ARMY

دوم شدی😂
Kim UnSoo
۲۶ مهر ۱۱:۵۰

وای ددییییی 

مرسیییییی 

اه چرا انقدر خوشحالمممم 

دستت درد نکنه 💜💜

کاش ارزش خوندن داشته باشه T-T

RM. kiute.ARMY

فعلا بیا بغلم تا نگرفتم بزنمت:")
Yeah, we never felt so young
When together sing the song
서로의 눈 맞추며
비가 내려도
Yeah, we never felt so right
When I got you by my side (My side)
함께 맞던 별 따라
Oh, we young forever
이렇게 노래해 (We ain't never felt so young)
Won't you hold my hand? (Yeah, we never felt so right)
Need you here tonight (We ain't never felt so young)
Oh, we young forever (Never felt so young)
Yeah, never felt, never felt so young

.::Take Two::.
.::BTS💜ARMY::.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان