به خدا هیونگ ی دقه میام تو سایت دوتاشون میان سراغم الله و اکبر این فرشتهه از شیطانه بدتر شده به خدا شبا میشینه بهش پوزیشنایه جدید نشون میده...
شیطان : هوی هوی قرار نبود بیبی غیبته ددیشو کنه ها
من : هَنننننن . ددی؟؟ والاهی چیزی؟
فرشته : بیبی گرل عصبی نشده برات خوب نیست
من : برید برید شما دوتا دیشب تا دیروقت بیدار بودید الان مشنگید
فرشته : عهههه خواب بدون بیبی گرل نمیچسبه تو هم بیا قول میدم اگه ی بار بغلمون بخوابی سریه بعد خودت پیشنهادشو میدی
من : شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لب لب خورد دانه دانه...
شیطان : بیبی ، پاشو ، زود پاشو بریم تو اتاق کارت دارم
من : الان چی باعث شد فک کنی بات میام
شیطان : نیای به زور میبیرمت...
من : زرت میخوای چی کنی
* وی با اسپنکی که میخورد چشم هایش چهارتا میشود و وقتی به عقب نگاه میکند شیطانه به ظاهر فرشته ها میبیند *
فرشته : تنبیه خودتو بیشتر نکن بیبی
من : شینبم بینیم بایا ، الان چرا باید شما تنبیهم کنید...
شیطان : چون تو بیبیمونی و قانونارو زیره پا گذاشتی
من : کدوم قانون؟ من کی بیبی شدم؟ اصلا چرا این شیطانه به ظاهر فرشته باید تاپ باشه
شیطان : بی توجهی به حرف ددی دلیله تنبیهته ، وقتی اونروز به فاکت دادیم شدی بیبی و اینکه پابو ما جفتمون پسریم پس ما تاپیم...
فرشته : دقیقا حالا بیا بریم اون پشت بهت موز بدم
من : بِ رِ بابا ، منو یاده اونشب نندازید متجاوزایه عنتر هنوزم میسوزه
شیطان نیشخنده دیوثانه ای میزد و میگوید : بیا بریم برات پماد بزنم خوشگلم ناراحتی نداره که...
فرشته : منم کمرتو میمیالم بیبی
من : شما دوتا چرا اینقدر عجیب شدید؟
شیطان : چطوری شدیم بیبی؟
من : مهربون ، ددی ، سکسی و بزرگتر شدید
فرشته : پون تو بیبیمونی و ما ددیتیم و دوم چون الان دیگه قرار نیست بریم برا همین بزرگ شدیم
من : آخه الان شما از من بزرگترید
شیطان : درسته چون ددیتیم
من : باشه بابا حاملم کردید اینقدر گفتید ددیتیم ، ددیتم بکش بیرون
فرشته : ولی من تازه میخواستم بکنم توتا...
* وی از خجالت سرخ میشود و زیره لب فاکی میگوید *
شیطان : بیبی؟ بازم سرخ شدی که
فرشته : فک کنم بیبی از ددی هاش خجالت میکشه
شیطان : درسته و الان ما باید ی کاری کنیم بیبی کمتر خجالت بکشه و باهامون راحت تر شه
درست نمیگم؟
فرشته : کاملا درسته ددی.
شیطان : خب کاندوم داریم لوبم داریم
فرشته دره گوشه شیطان زمزمه میکند : ددی میگم بیا براش چوکر و بات پلاگم بگیریم وااییییی اینطوری خیلی کییوتتههههه
شیطان : حق با توئهههههه
شیطلن : بیبی گرل پاشو بریم
من : هن کجا؟
شیطان : بریم بکنیمت دیگه
* وی چهره ی پوکری به خود میگیرد و دستش را بر رویه صورتش میکوبد *
من : نمیشه برید جایی که بودید؟
شیطان : نچ از این به بعدم باید ددی صدامون کنی
فرشته : درسته
من : و اگه نکنم
شیطان : تنبیه میشی
من : برو برو بچه دهنت...آخخخخخخخ
* وی دستش را بر باسنه ضربه خورده اش میگذارد و ناله میکند *
من : چه غلطی... آخخخخخخخ
* شیطان لایکی به فرشته نشان میدهد *
من : این چه کاری بود
فرشته : تنبیه
من : به چه دلیله فاکی ای؟
فرشته : بی احترامی به ددی ها
من : هق شما چرا همش منو اذیت میکنید
فرشته : آیگووووو گریه نکن
* فرشته دست هایش را دوره وی حلقه میکند و او را در آغوش گرمه خود میکشد *
وی لبهایش را آویزان میکند و شیطان از فرط بی طاقتی لبهایش را بر رویه لب هایه او میکوبد...
بهلهههه...
(ویکوکمن... شیپه جدیده شیطان ته و فرشته کوکه... منم که منم
ویکوکمن عجب کاپلی...)
فرشته : گریه نکن بیبی ما دوستت داریم
من : منم دوستتون دالم
شیطان : آیگوووو کیوت
فرشته : خب دیگه بریم...
من : کجا
شیطان د: میفهمی
....
RM. kiute.ARMY
اوه اوه مستهجنات شد😂😂😂
آخ جوننننننن گناههه!
آخ جوننننن بی تربیتیییی!!
بای ایران
های جهنم!