"من هزار بار گفتم گی نیستم! گرایش من فقط به توعه..من فقط به تو جذب میشم"
"من چطور قبل تو زنده بودم؟"
باشه ولی طوری که همه چی تو فیک به ایران ربط داره..فرش ایرانی..ابوعلی سینا..
"من با تهیونگ معنی واقعی زندگی کردن رو فهمیده بودم"
"جونگ کوک یتیم بود..تهیونگ پدر ومادرش میشد
تهیونگ مریض بود..جونگ کوک پرستارش میشد
جونگ کوک مشکلی داشت..تهیونگ درستش میکرد
تهیونگ ناراحت بود..جونگ کوک مرحمش میشد
اونا تمام چیزایی که میخواتن رو توی وجود هم پیدا کرده بودن"
"خیلی روشن بود انگار تو دلش لامپ داشت"
ولی فقط نشستن یهویی ته توی ماشین...
"بدون تو دقیقه ها مثل سال میگذرن"
هیونگ الان ذوق کنم تیهونگ مث من سرما خورده و تب کرده؟ (دیوونه شدم بخدا))
باشه ولی آخرین حرفا..من هنوزم کیم تهیونگم:))
از اینجا به بعد یه صحبت با کرانیاکس شی دارم:
خیلی قشنگ رابطه تهکوک رو توصیف کرده بودی..و مقدمه و پایان واقعا شاهکار بود..نمیدونم نوشتن دیالوگ های مورد علاقم از کجا شروع شد ولی دوست نداشتم تمومشون کنم..اما جسارتا یه چند تا انتقاد داشتم که به نظرم با اصلاح کردنشون واقعا خوب میشه..بعضی جاها غلط املایی وجود داشت یا یه حرف از کلمه ای جا می افتاد..و این مسئله راجب بعضی فعل ها هم اتفاق افتاده بود..چون به صورت محاوره ای بود اشتباهی تهش د گذاشته شده بود
هر چند میدونم اینا از دستت در رفته ولی خواستم یادآوری کنم که قبل از انتشار فیک حتما اینها رو درست کنی که برای قلم قشنگت هیچ جای حرفی نمونه
و در نهایت خسته نباشییییی:)))
هیونگگگ خیلی دراز شد نه؟
عین بچه ها 4 ساعت یک بار دارم شربت میخورم تا تبم بره ولی اصلا و ابدا نمیره (خنده)
من رفتم
بای:)
RM. kiute.ARMY
خوشت اومده بود ها از فیکT^T
گوارای وجودت و مرسییییییی کامنت پر بار!! واو!! بسیار هم عالی!!
نخیرم خیلی هم مناسبهT^T
پاشویه کن بچه:) برو دوش آب ولرک بگیر!!! سوپ بخور!! با شکم خالی که دارو نمیخوری؟ *اروم دراوردن کمربند چرم پنج هزار تومنیم از دور کش زیرشلواری آبی راه راهم*
بای عمرمT^T
باش...مراقب هم باش و منه پیرمرد رو حرص نده وجودم:"))