سیلوم
حقیقتش منم از مدرسه بدم میاد ولی...از خونه بدتر بدم میاد پس اگه قراره بین بد و بدتر رو انتخاب کنم بدو میخوام
ددی داستانه منو یادته دیگه...حیح خیلی شخماتیکه که هنوزم تو فکرشم و دارم فکر میکنم امسال تو مدرسم باشه به شکل معجزه اسایی مسخرست ولی حقیقت داره دیگه وقتی قلبت ماله یکی میشه برای دیدنش به خیلی چیزای غیر منطقی رو میاری
راستی درمورد اینکه چرا چند وقتیه نیستم
گوشیم به چخ رفت:") تبلتم هم با نت خودش نمیاره اصلا فیکهارو دانلود نمیکنه الانم دارم با گوشی مامانم پیام میدم دلم براتون خیلی تنگ شده بود
راستیییییییی تهجو افتر استوریشو خوندم خیلی خوب بود
میگم ددی جونم منم خیلی داستان نوشتن دوست دارم یا همون فیک نوشتن تا الان سه تا فیک بی پایان نوشتم
ادامشون ندادم چون دیگه هیچکس نیست بخواد بخونتشون و از طرفیم به این فکر افتادم که برات بفرستم اما بعد از اینکه شرایطو دیدم یکم پشیمون شدم درواقع ترسیدم... از اینکه نتونم داستانم رو با شرایط وقف بدم
میدونی چرا؟ چون درس فارسیمو ریدم و نمیدونم دقیقا باید کدوم گوری ورگول بزارم از اون بدتر نمیدونم اصلا داستانام قشنگ هست نیس
من همش ماورائی مینویسم چون دوسش دارم البته فقط یکیشو شروع به نوشتن کردم . مث خوناشام و گرگینه و اینا...
اره خلاصه :") عجیب غریب خودمو نمیشناسم ،ایسی هارت دو بود دقیقا جونگکوکش من بودم انقدرم که سر اون ....نمیخوام فوحش بدم ولی ابراز علاقم اینجوریه .گریه کردم انقدر هق زدم که ...اخه انسان مومن مجبوری انقدر خوب بنویسی؟
خیلی دوست دارم ددی دلمم خیلی برات تنگ شده بود ببخشید دیگه خیلی حرف زدم
کم حرف شدم ولی خب اینجا یجایه دیگست نمیشه ادم کم حرف شه
دوست داران شما ارمیبوم
RM. kiute.ARMY
سلامممممممT^T
اومووو بله بله درستهT^T
من منتها تو این شرایط به یه ورمه:/😂 نه بد و انتخاب میکنم نه بدتر
اره اره:"> هعی...بو دونیت یالاندی بالام جان:")
الهیییی نهههههه!! دردت رو بدجور درک میکنمممم:"((
فدا دلت بشمممممممممT^T
ای جووووووووننن!!
باح باح نا محدود فیک مینویسی پس نه محدود😂
ترس= دشمن پیشرفت
بابا من اینجام تا کمکت کنم:")))
وای من عاشق فانتزی ام..
اصن کنسله آیسی هارت...
منم دوستت دارم بیبی بخدا دل منم تنگ شدههههه بودددددT^T نگو این حرفوووو:">
اینجا دیگه همه مست و شنگوووولن😂
متقابلاااااا!!