نویسنده | NaCl |
کاپل | نامجین |
ژانر | رمنس . فلاف . کمدی |
محدودیت سنی | 14+ |
تعداد صفحات | 53 |
خلاصه:
سوکجین پسر کم حوصله ایه که به عنوان پرستار بچه وارد خونه کیم نامجون میشه و...
نویسنده | NaCl |
کاپل | نامجین |
ژانر | رمنس . فلاف . کمدی |
محدودیت سنی | 14+ |
تعداد صفحات | 53 |
خلاصه:
سوکجین پسر کم حوصله ایه که به عنوان پرستار بچه وارد خونه کیم نامجون میشه و...
هاااای قربانت بخوبیت تو چطوری؟
جررررر😂پس بریم پیش تریاک فروش
یعنی چی؟
علی دی جی عموته؟
وااای جررررر😂ینی عاشقه آهنگای ایرانیم🤌🏽خلاقیت توشون موووووج میزنه..........
آها ممنون♡ میخوای کامنتارو از ۳۰ ام اردیبهشت تا ۳۰ خرداد ببندی؟اگه آره،پخش فیکا هم موقتا متوقف میشه درسته؟ وی میخواد خودشو از فشار کنکور و مدرسه بدرههههههههههه میخوام برم خودمو بندازمممم اصن برم ران بی تی اس ببینم استرسم بره. قبل امتحانا ناخودآگاه آهنگ تریاک فروشو میخونم ک ب امتحان فکر نکنم،خیلی جالبه نه؟ عا راسیییی ویدیویی ک برات فرستادم آخرش در اصل میگه "کلمو داغ کردی" و اونجا اشتباه شنوایی و تایپی شده😂خو من چ کنم ک واضح نبود طرف چی میگه😂سوتی خیلیییی بدی بود و جالب اینه که برا همکلاسیامم فرستادمش....خلاصه به درررررک*فشار خستگی امتحانات
********************************************************************************
هاااای به روی ماهتتتتتت خوبی؟خوشی؟
برات یه چی آوردم پاره شی از خنده
اول قضیش رو بگم بعد لینکو باز کن...قضیه اینه که امتحانات ایییییییینقدر فشار آوردن که هرکی ی موادی میکشه،یکی کوکائین،یکی ماریجوانا بعد این دختره هم که تریاک میکشه اومده اینو خونده😂 شوخی بود جرر ولی جدا از شوخی، یکی از دخترا خیلی عصبی بود و اومد اینو خوند ما هم پاشیدیم از همه جهات! منم کم نذاشتم و باش ویدیو ساختم ک بذارم استوری. از دیروز تا الان هم فقط همینو میخونم جوری که علاوه بر خانواده،فامیلا هم باش قر میدن و میخونن.
عا راسی نویسنده ی این مینی فیکشن، فیک یا وانشات یا کلا نوشته ی دیگه ای نداره؟اگه داره میشه لینکشو بدی؟تنکس^-^
وااای خیلی کیوته خیلی دوسش داشتم نویسنده حتما کاراشو ادامه بده فایتینگ💜💜
اممم فیکتونو خیلی خیلی دوس داشتم، لطفا ادامه بده مطمئنم ک میتونییییییى .
واینکه خودم نامجون شیپرمممم و همچنین بایم(دلیل گفتن گرایشمو نمد *_*)
ب هرحال موفق باشیییى
ددی قبول داری بی دقدقه ترین کاپلی که بهم میرسن نامجینه ناموسا قبول داری البته همشون اینجوری نیستن ولی خوب بیشترشون اینشکلی هست
یه خاطره میگم از امروز رفته بودیم پارک من یه دختر عمو دارم که خیلی منو دوس داره راستش فکر لزبین باشه یا از شوخی ندام میگه بیا ازدواج کنیم منم به شوخی میگم باشه البته داره به جاهای باریک کشیده میشه خلاصه تو پارک یه زوج گی دیدم دوتا پسر اصلا پشمام داشتن درباره ازدواج حرف میزدن منو میگی گفتنم پشماممم البته دختر عموم هم میدونم داره شوخی میکنه ولی نمیدونم چی بگم البته یه چیزی دیگه گفت اگر بزرگ شدم (اکنون او نیز ۱۴ سال سن دارن و ۳ سال دیگه به سن قانون نیز میرسدو نیز دارد زر میزد)
اگر لز بودم باهات رل میزدم ولی اگر عروسی بود دعوتت میکنم از راه دور-_-
راستش من نمیدونم چطوری باید فن فیک رو بیارم و بتونم بخونم ، راهنمایی لطفا عزیزم ❤️🌹✨
ممنون کیوتی عشقم...💜💜💜
راستی کیوت کاور برداشت رو به هوپی تغییر ندادی لطفا درستش کن😅💜💜💜
خب خوب شد کامنت ها باز شد تا نظرم رو بگم...
راستش قبل از هر چیزی در مورد داستان نمیخوام حرف بزنم...
میخوام در مورد شرطی که گذاشته بودی بگم NaCl عزیز...
خودت خوب میدونی که خواننده های فیکهای نامجین در این سایت خیلی خیلی کمه و طبیعتا لایکهاش هم به نسبت کمتره...
حالا شما وقتی این کار رو گذاشتی شرط گذاشتی که در صورتی کار fuckers رو قرار میدی که لایکهای این کار اگر اشتباه نکنم به سی یا بیست و پنج تا برسه...
خب چند مقاله تهیه کرده بودی در مورد BDSM و اثرات مخرب اون رو گروهی که استن میکنیم و همچنین خواننده های اون فیکها...
و طبیعتا خودت میدونی حتی اسم fuckers هم افراد زیادی رو به خوندنش ترغیب کنه...
پس هر کسی ممکنه حتی اگر این کار نامحینت رو هم نخونده باشه صرفا برای رسیدن شرط رمان fuckers به حد نسبت لایک بده...
و این لایکها به ارزش فیکت انگار داده نشده بلکه فقط داده شده تا بشه رمان fuckers رو خوند...
خدای نکرده قصد ندارم بگم کار love story ارزش این لایکها رو نداره اما میخوام بگم ممکنه این اتفاق بیفته فقط کافیه با سایر فیکهای نامجین سایت میزان لایکها رو مقایسه کنی...
خب این از این مورد که بنظرم اگر میخوای توی کارت پیشرفت کنی باید این کار رو نکنی تا آرا واقعی باشه و نقاط ضعف و قوت کارت رو بشناسی💜
و در مورد داستان من داستانت رو دوست داشتم...
منظورم اینه داستان روون و سبکی داشت طوری که بعد از یک روز سخت شب قبل از خواب خوندمش و برام ارامش بخش بود...
ایدش رو هم واقعا دوست داشتم...
میدونم که میدونی کمتر از این ایده ها دیدیم...
شخصیت تخس جین که یواش یواش به خاطر نامجون داشت رام میشد رو خوب جلوه دادی و تغییراتش رو به مرور جلو بردی...
و در آخر باید بگم NaCl عزیز تو نویسنده ای هستی که من برام اثبات شده به خوشحال کردن اطرافیانت فکر میکنی و نوشتن برات ارزشمنده پس تلاشت رو بکن...
و به ایده هات بها بده...
امیدوارم ناراحتت نکرده باشم...
موفق باشی💜💜💜