واااای دیگه اینجوری ننویسسسسسس
هارتم پورد شد
باید دیه ام رو بدی:/
اه میخوام گریه کنم
کل شب فیکاتو دان میکردم میخوندم و همشون احساسی بووووود
الان ذوق و ناراحتیم ترکیبیه
خلاصه ترکیبی زدم خودمم نمیدونم فازم چیه 😂 😂 😂
هعی سه تا فیک دیگه موونده تا فیکای اس اچ اسو تموم کنم
تلاش های شبانه ام کار کرددددد
احساس گودرت دارم
خب بسمه دیگه:/
زیاد زر زدم:/
قربونت برم:/
وای اس اچ:/
پ.ن:راستی ددی تایپت چیه؟
ددی امروز س تا فیک رند کردمممم
دوتا دیگه ام الان رند میکننمم
اسپایدر جی و پینک لاو دو و الفاااا
الانم میرم شر و ور میگم تو گلد 2 تا رند شه
ی کامنت دیگه ام اینجا بدم رند میشههههه
تاللئمنلردمنا
اره بمولا))
ولی ددی ی بار داشتم ویس میگرفتم گفتم وات د فاک
بعد از شانس گوهم خواهر زادم داشت می شنید(پنج سالشه)
از اون روز ب بعد هرچی بش میگم میگه وات د فاک
ابرومو ب چخ داده)))
ددی من خاطرات قشنگ قشنگ زیاد با این کن سام بادی گیو می دارم=/
مثلا اون بار ت مدرسه ی دختره ت دستشویی اینو بلند گفت بعد من اینجوری بودم ک عفف بیا بریم ت یکی از اتاقکای دشویی=/
سعی در چیدن کلمات و چرت و پرت گفتن واسه 40 تایی شدن اینجا-
این وانشاتو خیلی وقت پیش خوندم داستان اصلیش یادمه ولی چندتا جمله تاریخی توش بود ک اونا یادم نیس=/
ولی خب..
این فیک بم یاد داد قدر داشته هامون رو تا وقتی اونا رو داریم بدونیم..
یا ب قول سعدی
زنده تا زنده است باید ب فریادش رسید..وگرنه اب پاشیدن بر مزارش چ سود؟(من اصلا اهل حفظ کردن این متنا نیستم ولی بابام انقدر اینو ت خونه میگه حفظ شدم=/)
کی گفته دارم حرص میخورم ک کامنتای اینجا انق کمه؟)
واقعااااا عالی بود😘 ممنون نویسنده عزیز 💜💚
و اینکه لطفا وانشات و فیک های بیشتری از کوکوی بذارید ممنون😊
اومو😥😥
ددی مونی دلم براتون تنگیده بود.
میگم من دارمیه فیک فول می نویسمااااااااا منتظر باشین البته خیلی وقته🤣🤣🤣🤣
خواستم مشورت بگیرم ازتون آخرش سد اند باشه یا هپی اند
ممنومم الما شی من همین الان بعد از کلی حرف زدن با ددی متن شمارو اومدم دیدم
صحبت هاتون برام خیلی با ارزشن و اینکه حق با شماست🌸💞
من زیاد نقاشی میکنم
وقتی زیاد اتود بزنم و پاک کنم ورقم خراب میشه و میرم صفحه بعد..
ادمها هم اگه زیاد حضورشون رو کمرنگ و پررنگ کنن باید ازشون رد شد و رفت صفحه بعدی:)
اره خیلیا بهم میگن رفتار و اسمم به شخصیت واقعیم نمیخوره ولی عیب نداره همه ما یه چیزایی رو مخفی میکنیم دیگه، مگه نه؟😝😁💞
هر جور راحتی عزیزم نمیخوام به زحمت بندازمت فقط اینجوری حس میکنم خیلی تو چشم میام حتی به چشم بقیه خیلی خجالت میکشم💜😅
مون چایلد عزیز واقعا لازم نیست اسمم رو تا این حد بزرگ بنویسی😅💜
واقعا اینجوری خجالت زده میشم😅
من نظرات رو مطالعه میکنم و میبینم اگر کسی با نظر ارزشمندش به من لطفی کرده باشه💜
خب صحبتهای زیادی میتونم با شادی عزیز داشته باشم اما از گفتنش صرف نظر میکنم چون اینجا مکان مناسبی برای بیانش نیست...
اما ازت میخوام در مورد اینکه از لحاظ روحی چی هستی ابتدا با یک روانشناس صحبت کنی...
من هم مدت زیادی تصور میکردم دچار عشق به همجنسم شدم اما الان متوجه شدم ما گاهی اوقات در زندگیمون به دلایلی دچار علاقه شدیدی به هر شخصی میشیم و این اتفاق به منزله این نیست که اون اتفاقی که توی فکر هممونه افتاده...
و اینکه زندگی ادامه داره...
انتخاب شدن ما توسط انسانها به خودشون بستگی داره و اگر کسی ترکت کرد به منزله کم بودن تو و یا حتی نامردی اون نیست...
یه زمانهایی ما متوجه میشیم بعضی از انسانها با طرز فکر ما نمیتونن جلو برن و بالعکس...
و قطعا که اون علاقه زیاد این رو نمیفهمه...
باید باهاش نرم درست مثل خودش رفتار بشه...
باید به مرور دردش رو تسکین داد...
که هی اون دیگه رفته...
این نه تقصیر تو بوده نه تقصیر اون...
میدونی ...
خیلی جاها عیبی نداره اگر حالت خوش نیست...
در تمام زمانها پذیرفتن خود درد بیست. به آدم کمک میکنه تا جنگیدن باهاش...
چون خصلت آدمی کنار اومدن با هر دردیه...
امیدوارم هر چه زودتر از این فکر که انتهاش ته هیونگ باید میمرد دربیای و پنجره جدیدی به روت باز شه...
موفق باشی عزیزم...
اسمت رو بارها دیدم و شوکه شدم همچین شخصیتی در درونته...
تو پر از احساس خوب هستی و باید بهترینها مال تو باشه عزیزم...
منتظر کارهای بعدیت هستم💜
و اینکه Amelia Wilda Palik متشکرم ازت...
حقیقت اینه که چند سالی هست که می نویسم و نویسنده هم هستم...
و خب این قضیه بی تاثیر نیست...
با این حال خوشحالم نظرم توجهت رو جلب کرده💜
خیلی خیلی دیدگاه های متفاوت برای این وانشات دیدم
راجب احساسات و شخصیت ها دلیل اوردم و امیدوارم واقعا کافی باشه چون همونطور که گفتم حتی یکبار هم نخوندمش!!
خلاصه اینکه خیلی خیلی دیدگاهاتون جالب بود رفقا😍😭💞
این وانشات یه چیز متفاوت از قلم من بود چون من نمیتونم زیاد ویکوک رو از هم دور کنم اینجوری میشه
بخاطر همین بیشتر داستانام عاشقونه و رمانتیکن
این یه مورد یه پارادوکس بزرگ با شخصیت من داشت ولی زندگی واقعیم بود:)
امیدوارم لذت برده باشید😵🌈
خسته نباسید به نویسنده اش😊
نمیدونم فیکچندمته ولی دوتا نکته رو میخوام بگم کامیدوارم کمکت کنه
اول اینکه توی صحنه های احساسی خیلی سریع پیش رفتی جوری ک اصلا احساس واقعی اون صحنه به ریدر منتقل نشد
و دوم اینکه دلایل اکثر اتفاقاتی که توی فیکمیفته باید بیان بشه.فقط در صورتی میشه از توضیحات گذشت که حدس زدنشون برای ریدر کار راحتی باشه و نیازی نباشه کتوضیح اضافه بدیم
روی جمله بندی ها و بیان زیباتر احساس یکم باید کارکنی
ولی درکل خوب بود.فایتینگ
واو
@Galaxy Macknae ( ALMA ) شی...
به عنوان یه ریدر از طرز نگاهت لذت بردم...
واقعا نویسنده ها به همچنین ریدر دقیقی نیاز دارن...
فرست
سه
پنج
ده
بیست؟؟
عررررررررررررر
من فرست میخوام بفهمیددددد
گیکسکیمیمنطنزتزنیمسمسممیحسنیمسثیثردپیمسمسکسنسمنبمیمیمیممسمیمسمبدنزمرپلکیمسکسمیمثبنبمیمسممشحضض
(بعضی جاهاش مثبت هجده شد)
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
من فرست میخوامممممم فرستتتتت فرستتتتت فرستتتتت فرستتتتت
ددیییییییی بازم فرست نشدم بغلم کن 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
آلما شی
راستش این وانشات رو توی سخت ترین و بدترین حال ممکنم نوشتم
اول از همه همینجا میگم من 🌈 هستم
نمیدونم متوجه شدین یا نه ولی خب برای همه الان این موضوع طبیعیه
شخصیت کوک رو خود منم درک نکردم
شخصیت کسی رو بهش دادم که اون روز منو ترک کرد و دلیلشو بهم نگفت
شاید باورت نشه ولی من بعد از نوشتن این وانشات حتی یکبار هم نخوندمش
فقط میخواستم شخصیت عجیب شخصی که عاشقشم رو توی داستان نشون بدم
بدون دلیل خاص و در حالت هوسران ترک شدن..
و شخصیت تهیونگ توی این وانشات نقش من بود
من حتی میخواستم پایانش رو باز بزارم چون نمیدونستم قراره چه اتفاقی بیوفته
ولی وقتی بعد از اون ماجرا متوجه ضعیف بودن قلبم شدم(که حالا ماجراهای خودشو داره و از لحاظ جسمی هم بوده) فهمیدم تهیونگ مجبوره توی داستان بمیره
شاید فقط با مردنش میتونست کسی که با وجود عجیب بودنش عاشقش بود رو برگردونه و بهش یاد بده میتونه کمی مهربان تر باشه:)
نه فرصت و نه سمند خودم مودونوم شانس ندالم*^*
هعییییی نویسنده جونی من کلا ویکوک و کوکوی میدوستم خودم ویکوک شیپرم و لذتی بردم (:
البته ویکوک همیشه بیشتر دوست دارم چون میگم ته به ددی بودن میخوره و نباید کوک زیاد تاپ باشه ^^
داستانت قشنگ بود شخصیت کوک رو دوست داشتن ته ته هم همینطور ^^💞
فایتینگ ⚡💞
😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭
i love it
نویسندهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه آریکادونااااا#3#
چرا من همش چهارم میشم😐
دوست دارم فرست بشم ببینم چه احساسی داره😐🥺💔
با این ارزو به گور میروم😐💔
وای خدا ..... به خدا دیگه نمیکشم
این همههههه کوکوی اونم یک جاااااااااااا 😭😭😭😭😭😭😭😭😭
کیوت جان یا چی بگم ددی برای اولین بار دارم صدات میکنم ددی و نویسنده عزیز
خیلی ی قشنگ بود اما خیلی هم دل گیر و ناراحت کننده بود براش نمی تونم قلب بذارم ولی میخوام به جای قلب ها بگم
خیلی قشنگ بود بعضی وقتا کسایی که دوستشون داریم رو واقعا اذیت میکنیم این یک حقیقته و وقتی که میخوایم درستش کنیم دیگه دیر شده
از طرفی هم یک انسان غرور داره و از غرورش نمیگذره که باعث میشه همچین اتفاقی بیوفته
ولی در کل قشنگ بود احساس رو میشد خیلی خوب تو این احساس کرد من قدرت تصور و تخیلم خیلی خوبه انقدر خوبه که بعضی وقتا در ذهنم فکر میاد تصور واقعی میکنه و من فک میکنم که اون کار انجام گرفته درصورتی که دارم اشتباه میکنم
این هم همینطور انگار همونجا بودم به خاطر همین خیلی خوب حسش کردم
خیلی ممنون بابت این وان شات خیلی خوب ❤
حب حالا غمبرک نگیرم یک سوال انقدر خوب مینویسین نمره انشا هاتون چنده؟ 😅
اه میگم برم بمیرم چطوره ها ؟
اگ کسی نیازم نداره برم کپه مرگمو بزارم انقدر ویکوک برای قلب من خوب نی تازه کوکمین هم هس اییییی
جدیدا چقدر سداندا زیاد شده **
من هیچ وقت سداند نمیخوندم ولی انقدر اینا خوبه واقعا دلم نمیاد نخونم ..
عررر خیلی خوب بوددد مرسییی نویسنده ^^
خواهش میکنم نسی جان دیگه وظیفم رو انجام دادم💜😅
امیدوارم برای بهتر شدن قلم نویسنده عزیز موثر باشه💜
خب نویسنده عزیز برای اینکه امروز هم یک فول پارت و هم وانشات گذاشتی بهت خسته نباشید میگم...
من اکثرا مفصل در مورد داستانها نظر میدم...
و امیدوارم نظراتم به بهتر شدن قلمت کمک کنه...
خب نکته اول این که با گذشت سالها کاپل ویکوک که محال بود ته از تاپی در بیاد تغییر کرده...
من به هیچ وجه کوکوی نمیخونم چون عقیده دارم هر چه قدر هم کوک با استعدادمون هات تر و جذابتر بشه باز هم ته هیونگ صاحب مردونگی متفاوتیه اما کلمه سد اند من رو مجاب به خوندنش کرد...
همیشه گفتم درآوردن یک داستان سد اند خوب کار خیلی سختیه و نیاز به مهارت داره چون ممکنه با یک جمله کل داستان بره زیر سوال و بی معنی بشه...
دوست داشتم بیشتر شخصیت کوک رو درک کنم...
و علت این جدایی رو متوجه بشم...
البته این هم جالبه که برداشتهای متفاوتی بشه از شخصیت کوک دریافت کرد اما از نظرم نه توی این وانشات...
کوک در اینجا هم هوسران بنظر می رسید هم درمانده...
از یک طرفی حس میکردم یک انسان تنوع طلب با شخصیتی حقیره و از طرفی احساس میکردم اتفاقی افتاده که مجبور به این جدایی بوده...
و این دو زمین تا آسمون با هم تفاوت دارن...
دوست داشتم همچین سوالی در مورد شخصیت کوک برام پیش نیاد...
بهرحال اگر اولین کارت بوده باید بگم خوب بود اما مطمئنم خودت هم میدونی که جای کار خیلی داره...
خسته نباشی💜
منتظر بقیه داستانهات هم هستیم💜