BTS fanfiction

💜👽📚 محفل دریده شدگان در راه بنگتن و فضایی های فن فیکشن خوان برتر 📚👽💜

چهارشنبه سوری یا حماسه ی پول تا اورونه چگونه به جود آمد؟ (چوکاهه ونزدی سوری!)

چهارشنبه سوری یا حماسه ی پول تا اورونه چگونه به وجود آمد؟ 

 

.

.

.

یکی بود یکی نبود...غیر از پی دی نیم هیچ کس نبود.

یه شاهه بود اسمش جی هوسوک بود! ایشون یه پسر داشت اسمش یَدالله بود که توی خونه یونگی صداش میزدن!

بچه محل ها ولی بهش میگفتن یدالله آفلاین، همیشه نبود.

بعدش یروز مامان یونگی میوفته و سَقَط میشه:|

جی هوسوک هم چون الکی مثلا یونگی بچه بود و ننه میخواست میره دختر خاله ی پسر عموی مادر بزرگِ عروس عموی باباش رو به عنوان ننه خونده برای یونگی میستونه.

اسم این خانم سانتال و دافولی و اوفففف نامجون بود! منتها اسم اصلیش کوبرا بود اما سیسی هاش نامجون صداش میکردن.

یونگی که به مرور زمان بزرگ میشه، دل نامجون هم براش قنج میره و خلاصه یه دل که نه 99 و خورده ای دل عاشقش میشه.

یروز توی دستشویی میشینه با خودش فکر میکنه که چجوری مخ یونگی رو بزنه؟!

با آجر بزنه؟

با دمپایی؟

تیرکمون؟

با اسپری سورملینا یا با شهر لوازم خانگی؟

که یادش میوفته عه سوکجینه! سوکجین!

دخترش سوکجین رو میبره پیش آرایشگر قصر یعنی جونگکوک صگ دست و ازش میخواد ریش سیبیل تک دخترش رو برداره تا یک داف فرد اعلا با ضمانت و گارانتی تحویل جامعه بده.

خلاصه سوکجین رو به صورت زیبا پیشرو و مطمئن، با استفاده از اپلیکشن با سلام کادو پیچ میکنه و عین یویو از بالکن قصر میندازه پایین تا با کمک اون یونگی رو به سمت خودش بکشونه و در یک موقعیت مناسب با آجر مخش رو بزنه!

یونگی هم با شتر باوفاش میاد به قصر ننه نامجون تا دختر ترشیده اش رو ببینه!

هرچند تا الان فکر میکرد داداششه نه خواهرش! چون سیبیل هاش از سیبیل های خودش کلفت تر بود.

حالا نامجون هم سه چهار کیلو هندونه و نوشابا پپسی خریده بود تا زیر بغل یونگی بذاره!

هی از نامجون اصرار

از یونگی ادرار:|

نامجون هی میگفت: چه بدنی داری ید الله! سورملینا میزنی ید الله! ننم جانی کن بره ید الله!

یونگی هم میگفت: چرا ولم نمیکنی؟ چرا نمیزاری برم؟

نامجون هم لبخندی به سانِ خاله شادونه گفت: ول کنم به چشات اتصالی کرده عَزَزم!

یونگی در جا خودش رو چ/ص کرد که باعث شد کل قصر رو بو برداره اما نامجون همچنان در حال زارتان زورتان بود. 

و نامجون هی میگفت: تو رو جون بابات

یونگی هم میگفت: کثافت آشغال صد دفه گفتم اسم بابای منو به زبونت نیار! احمق!

نامجون دیگه خسته شد و در یک حرکت انتحاری با بهره گیری از پکیج حرف آخر میپره روی یونگی و ماچ و بوس و کار هایی که در طبق ماده 225 مجازات اسلامی، شلاق داره.

یونگی هم درجا از انسان به پنیر اُماه تغییر کاربری میده

*پلی شدن آهنگ هندی سوزناک*

نامجون رو هل میده و میگه: تو خراب کردی همه چیزو خودت! تویی که زدی زیر قولت!

یونگی با دمپایی های تن‌تاکش از قصر میزنه بیرون تا به همه بگه ننه اش چقدر عفریته اس!

نامجون هم که دید پلن اِی به گاجِ قلمچی رفته درجا زد شلوار کردیش رو پاره پاره کرد و داد هوار که: 

ای خاعک بر سرم یونگی میخواست بهم تربیت بدنی 1 رو نشون بده!

خلاصه که وزیر کیم ممد تهیونگ و مشاور پارک رضا جیمین متوجه میشن و میرن یه پادشاه میگن که: 

دیگر مارا توان شبکه ی جم نیست لفت د فاخینگ لایف!

وقتی این خبر به دست پادشاه رسید در حال ترید کردن بود که بلافاصله تریدش فقط تبدیل به "رید" شد..

یونگی و نامجون رو از خشتک گرفت و نشون ور دل خودش!

به ممد تهیونگ و رضا جیمین اشاره کرد و گفت: اینا چی میگن این بالا ک من سر درد گرفتم؟

نامجون برای عملکرد اقصادی و پیشرفته شروع میکنه آبغوره گرفتن!

و کل ماجرا رو به صورت دابل سوس‌شعر تعریف میکنه!

یونگی هم چون زمستون بود با برگ های خزانی که کف قصر ریخته بود به ننه ی سلیطه اش نگاه میکنه.

یونگی هم نه گذاشت و نه برداشت گفت:

به ممد تهیونگ و رضا جیمین بگو آتیش درست کنن میخوام خودم رو به فایر بکشونم تا نشون بدم منم بچه مسلمان که دارم دین و ایمان!

خلاصه که براشون دوشواری نداشت و یه فایر بیگ درست میکنن!

مردم هم که کار و زندگی نداشتن میان ببینن که کی قراره توی این فایر دچار کِز دادگی بشه و اگه خوبه اونا هم دیگه پول لیزر ندن برن تو آتیش.

یونگی سوار بر شتر با وفاش به چهره ی مادر مرده ی پادشاه نگاه میکنه میگه: غصه نخور پسته بخور

و بلافاصله با فریاده " پول تا اورونه" از روی آتیش میپره و زنده و سالم بیرون میاد و بی گناهیش ثابت میشه! و همه ی کسایی که اونجا بودن ازش فیلم گرفتن و ادیت زدن!

نامجون هم سر به بیابان میزاره و چون روانی شده، همه اش فیلم میگیره میرقصه و میگه "محشرهههه! عالیههه!"

و از آن پس به دلیل وجود پارتی پارتی درون ماتحت پادشاه و اثبات بچه مسلمان بودن یونگی؛

هر سه شنبه ی آخر سال که میشه شب چهارشنبه رو جشن میگیره

و فایر درست میکنه!

 قصه ی ما به سر رسید بنگ تاپال به هایب نرسید.

 

نویسنده و کارگردان: لی سومان

با تشکر از خانواده ی رجبی و جکسون وانگ

 

-----------------------------------------------------------------------------------------

 

نه آخه میدونین، من پست های قبلی سایتو دوست دارم برای همین دوباره آپدیتشون میکنم😔💋

 

ونزدی سوریتون چوکاهه باشه و امیدوارم بدخواهای بنگتن و یدخواهای شما جیگرا، امشب ک.ونش بره رو منقل بو کباب خر محلشونو برداره🤭💋🔥

" لینک اصلی داستان به وجود اومدن چهارنشبه سوری "

۴۰ ۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Light
۰۶ فروردين ۲۰:۴۴

لنت بت گفتی از پنجم از ساعت ۷ منتظر کارا باشیممم من از ساعت شیشه هی میام سایتو چک میکنم چرا هیچی نزاشتیییییی ساعت ۹ شددددددد یمیممیوسㅠㅠ

RM. kiute.ARMY

زن من اینارو گذاشتم الان اثنبصلبلمثلخغ

https://fazayihaa.blog.ir/post/1042

https://fazayihaa.blog.ir/post/2008
تتوی ماه جیمینم
۰۳ فروردين ۱۹:۲۳

ددی میخوام بوس بوسیت کنم 

انگشات 🛐

ذهنت 🛐

روی ماهت 🛐

لبات 🛐

کو-😔

اصنن جونن ننت چی زایدهههه 🛐🛐🛐🛐

 

واقعا تو حیفی ددی. باید یا کارگردان سریال های طنز میشدی یا نویسنده کتاب های طنز 

اصن ذهن لعنتیتت چیه ادم دیوونه میشه با اسید های روغن بنفشه ایی که مینویسه ✨

 

خلاصه که بوس به همه جات بنده از خنده کوسن مبل با دندونام پاره کردم. اره ددی با اجازتون وحشیم🎀

سورن
۰۲ فروردين ۲۱:۵۷

ددی احیانن دیپلمت تو رشته سم سازی نبوده؟

 جر خوردم دیییییییییییییییییی😂😂😂😂😂😂💔

سورن
۰۲ فروردين ۲۱:۵۶

ددی احیانن دیپلمت تو رشته سم سازی نبوده؟

 جر خوردم دیییییییییییییییییی😂😂😂😂😂😂💔

Adrina ~~
۰۱ فروردين ۱۴:۰۶

من زندم روحم شاد گشتیده😂😂😂

غیر ارمی
۰۱ فروردين ۰۹:۳۹

بابا ایولا 

حال کردم

عالی

خدا نگهت داره که مایه دلخوشی ای

دمت گرم

اصن نمیدونم چی بگم

کلا دو ساعت مونده به تحویل سال و سالمو ساختی 

ماچ به روی نامحرمت

moonsun ssi
۰۱ فروردين ۰۴:۰۴

ددی❌

فردوسی مناطق مرفه تورقوزآباد ممسنی✅

 

یدالله آفلاینو هستم😔

 

𝒫𝒶𝓇𝒾 𝒥𝒶𝒽𝒶𝓃
۰۱ فروردين ۰۲:۱۳

عالی هستی ددی😂😂

sheon
۰۱ فروردين ۰۱:۴۰

وای اون تیکه که یونگی گلزار شد عالی بود🤣🤣🤣

sheon
۰۱ فروردين ۰۱:۳۵

وای ددی خدا خیرت بده روحمون شاد شد🤣🤣🤣🤣🤣

این خیلی خوب بود😂😂😂😂

Vkooker
۰۱ فروردين ۰۱:۰۱

به نزرم اینو به صداسیما پیشنهاد بدین. میتونین برای همه برندا و مغازه ها بجای چند تا تبلیغ یه تبلیغ بکنید. مطمئنا از طرف صداسیما اینو بخونن خوشسون میاد 

ولی جدت پاره شدمم عجب اسیدییی😂😂😂

جاک
۲۹ اسفند ۱۹:۳۷

.... نمیدونم چی بگم فقط دارم میخندم🤣🤣🤣🤣🤣🤣

تاریخ رو با تعریف شما از نو یاد گرفتم ددی جان، دیگه قشنگ تو ذهنم می‌مونه😭🤣

خلاصه که حماسه‌ی پول تا اورونه گذشت اما عید هنوز در انتظاره و پیشاپیش این حماسه‌ی نو که بازم داستانش رو نمیدونم به شما و همه‌ی اهالی سایت تبریک میگم😆😁

آرزو میکتم در سال جدید 25 ساعت هر روز و هشت روز هر هفته رو در فضا بگذرونید😔🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡

Q. Moon
۲۸ اسفند ۲۳:۵۹

قربون هیونگ خلاقم برم مثل همیشه نخ-سوزن لازممون کرده😂😂😔😂

 

پ.ن: اونجایی که گفتی شلاق، قشنگ به این فکر کردم که یا این ترم دانش خانواده ورداشتی، یا ترم پیش پاس کردی هیونگ :>

 

بچه‌ها جدی جدی احساس می‌کنم لازمه یکی این متنو با لحن باحال بخونه وویسشو داشته باشیم حیف میشههههه🤧🤧😭

جوهاتسو
۲۸ اسفند ۲۲:۳۹

اوه شاهنامه به روایت دد🤭😂

Rinaaam
۲۸ اسفند ۱۹:۵۵

ودفففف😂

پاره م پدر  ... 

آخه با بایس دد این کارو میکنن؟ 

نکنین زشته به خدا! 

ضداسلامیه و گوناه آلود😑😭

Stardust✨
۲۸ اسفند ۱۹:۳۲

یَدالله افلاین،همیشه نبود...

😂😂😂😔😂😔😂😭😂😭😂

 

دیگر مارا توان شبکه ی جم نیست لفت د فاخینگ لایف!😂😂😂😂😔😂😔😂🤌🏻🤌🏻

Stardust✨
۲۸ اسفند ۱۹:۱۹

وای اینننننننن لامصب اسیددد😂😂😂😂

جررر😂😂😂

خیلی خوب بود(تازه کلی هم اپیدت شده بود)

 

*و از آن پس به دلیل وجود پارتی پارتی درون ماتحت پادشاه و اثبات بچه مسلمان بودن یونگی؛

 

هر سه شنبه ی آخر سال که میشه شب چهارشنبه رو جشن میگیره

 

و فایر درست میکنه!

 

 قصه ی ما به سر رسید بنگ تاپال به هایب نرسید.*

این قسمت اصلا یه چیز دیگه ای بود...

 

جونگکوک صگ دست😂😔

 

-نامجون رو هل میده و میگه: تو خراب کردی همه چیزو خودت! تویی که زدی زیر قولت!

 

یونگی با دمپایی های تن‌تاکش از قصر میزنه بیرون تا به همه بگه ننه اش چقدر عفریته اس!

-

😂😂😂😂

 

چقدررر رضا به جیمین میاد ولی...

 

 

چهارشنبه سوری توهم مبارک دد

 

 

 

عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
۲۸ اسفند ۱۸:۲۶

شاید چهارشنبه یه افغانی بوده که همزمان سوریه‌ای هم بوده و چون اولین نفر پیشنهاد همچین روزی رو داد شد چهارشنبه سوری.

کی می‌دونه.

vkook_hedi :)
۲۸ اسفند ۱۸:۲۱

جررررررررر خوردم ددییی🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

این سم ها رو از کجات در میارییییییییییضبذثشدسفپصفوغثچثغچقعچقعوقغوثغپثفغثچقهقهکوغنپصفدثغو🤣🤣🤣😭😭😭✨

چهارشنبه سوریت مبارک ددیییی😂❤️🥲

Faty
۲۸ اسفند ۱۸:۱۷

ددی چرا اینکارو با ما میکنی؟

نمیگی ما قلب ضعیف داریم؟

از نامجون اصرار ، از یونگی ادرار؟؟؟؟

چرا چرا چرا چرا چراااا؟

دارم نمیتونم

کارشناس ارشد در رشته فیکشن خوانیT^T
۲۷ اسفند ۱۹:۱۴

وای وای

وایییییییییییییییییی😂

ددی این چه سمی بود من خوندم؟؟؟

فقد اونجایی که نامجون گوربه هارا پیش پیش میکنه

گوربه هارا سلاخی میکنه

گوربه گوربه گوربه گوربه

گوناه نداره که گوربه

عمو پورنگ اخهههههههه؟😂😂😂

نکنین این کارو بامن😂

جونگ کوک سگ دست؟؟؟😂
حقیقتا نمیدونم به کدومش باید بخندم😂

خلاصه که...

we wish you will marry charshanbe suri

we wish you will marry charshanbe suri

and happy charshanbe suri😂

اره دیه مراقب باشین از رو اتیش میپرین نسل تون نابود نشه😂

보라
۲۷ اسفند ۱۵:۰۹

بیاین منو بگیرین 

*وی از شدت خنده سقط می شود

baymax 263
۲۷ اسفند ۱۱:۲۱

بامزه بود 😂😂

 

ولی خب این هم فقط یک نظریه است چون که چهارشنبه سوری اصولا ریشه ی باستانی نداره 

یعنی توی دوره ی باستان کلا شنبه یکشنبه ............. اینا نبوده

هر روزی اسمی داشته مثلا 12 فروردین اسمش ماه بوده 

برای همینم اکثرا اعتقاد به اینه که چهارشنبه سوری برای دوره ی پس از اسلامه

 

بعضیا میگن مال قیام مختاره بعضی ها میگن مال آتش سوزی بخاراست...........

 

این سوگنده سیاوش 

( که سوگند به معنای گندآبه است که توی اون زمان قسم نمیخوردن برای تشخیصه کسی که بر حقانیت بوده یکی از روش ها این بوده که سوگند یا همون گندآبه رو سر بکشه کسی که آسیبی بهش نرسه داشته حقیقت رو میگفته که البته این فقط یکی از روش ها بوده یکی دیگه از روش ها میتونسته همین کار سیاوش باشه که از وسط آتش رد شده ولی خب چون سوگند خوردن رایج تر بوده واسه همین هم اسم این عمل رو گذاشتن سوگند خوردن که در کمال تعجب بعضی ها اسم بچه هاشون رو میزارن سوگند و فکر میکنن اسمش به معنای قسم هستش ولی نیست سوگند خوردن به معنای نوشیدنه گندآبه است و قسم خوردن چیزه دیگریست کلا 😂)

hera kang
۲۶ اسفند ۱۷:۵۲

وات د فاکککککککککک داریم چه سمی میخونیمممممممممممممم

 

ولی کلا زیبا بود اها یه چیزی من چند وقته وارد شدم یعنی کلا به جمع فیک خوان ها اضافه شده بودم جدیدا ثبت نام کردم بعد دودل بودم که میتونم مثل بقیه بهت بگم ددی یا نه ؟

N.b
۲۶ اسفند ۱۰:۴۵

خیلییییییی باحال بود😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂سم خالص بود

ممنون، شادم کردی😂😂😂😂😂🤍

꧁𝕣𝕠𝕫𝕙𝕪 . 𝔸𝕣𝕞𝕪𝟙𝟠꧂
۲۶ اسفند ۰۹:۵۰

وایییییی ددی چه سمی بوووود🤣🤣🤣

... anashid ...
۲۵ اسفند ۲۳:۰۶

سرطان درجه یک 😔👌🤣🤣

نینی دوساله خرذوق
۲۵ اسفند ۲۰:۰۴

ددی من فونوفوبیا دارم دیشب داشتم میمردم از ترس:")

EMI
۲۵ اسفند ۱۹:۴۷

:">>>متاثر شدم...چنقدرررررر زیبا و شنیدنی*لبخند مستطیلی  زدن و تمرگیدن رو  صندلی

ددی یادته تو فیک مسجد...یه لفخند بهشتی بود؟:">چرا الان نبود...من لفخند بهشتی میخواهم....

پول تا اورونه اتون مبارک:>>>

dorsa
۲۵ اسفند ۱۷:۵۷

عجب سمی بوددددددد 

Baby moochiii
۲۵ اسفند ۱۵:۵۸

خنده~

پوکر~

گریه~

تعجب~

جانگ کوک سگ دست؟:)😂😔

Tarannom Ms
۲۵ اسفند ۱۵:۴۵

توروخدا ولم کنید🤣🤣🤣🤣🤣🤣وای جررررررررررررررررررررررررررر 🤣🤣

IU. fatemeh
۲۵ اسفند ۱۳:۴۴

وااااایییی خیلیییی خوب بودددد 🤣🤣😂😂

واقعا قضیه چهارشنبه سوری همون داستان سیاوش و سودابه و کیکاووسه؟ این ک درس ۱۲ کتابمونه 😂

تازه این ادامه هم داره. بقیه ش هم جالبه 😂 معلممون تعریف کرده واسمون بقیه ش رو. اگه نمیدونستی دوست داشتی بگو بهت بگم 😘

KOOK 585
۲۵ اسفند ۱۳:۴۲

وای این چه سمی بود من دیدم لعنتی خدا بود😂

Rezy
۲۵ اسفند ۱۲:۵۲

اییییین عالییییییییییییییی بووووود جر خوردمممممم واییییییییییی هاهاهاهاهاهاها واییییییییییی عالییییییی عالییییییییی

اقدس دونونه•_•
۲۵ اسفند ۱۱:۰۰

وااایییییی خدااااا این چه سرطانیییی بوووود🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

ار نامجون اسرار از یونگی ادرار وایییی🤣🤣🤣🤣🤣

فقط اونجاش که گفت میخواست ارمان های امام و بهم نشون بده🤣🤣🤣🤣🤣🤣

و منی که دیشب از زیر سرم دراومدم الان دارم اینطوری میخندم😐😂😂😂

Delaram
۲۵ اسفند ۱۰:۴۰

وایییییییییییییی

سممممممممممممم

واییییی 

اقا باید ازش ادیت درست کرد🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

BTS+Jeon sara
۲۵ اسفند ۱۰:۲۹

واییی دل درد گرفتم

🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

سم عالی ای بود 

دلمونو شاد کردی🤣❤️

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

NEVERLAND Ch
۲۵ اسفند ۰۸:۴۸

عجب چیزی بودددددددددددددد

Aida
۲۵ اسفند ۰۲:۰۸

عالی نوشتی سوییتی😂😂😂

خیلی خنده دار بود دلم شاد شد😂💔

Sil-Y-Min
۲۵ اسفند ۰۱:۲۱

من پارمم🤣کل خانواده رو بیدار کردم انقد خندیدم ناموسا سم، نه نه سرطان خوبی بودد

ددییی مونییی چهارشنبه سوریتون چوکاههه *-* دلم واستون تنگ شده بووووددد

راستی ددی فیک منو برداشتی؟🤧تا این حد فاجعه بود؟😂

 

Huka _VJ.YG
۲۵ اسفند ۰۰:۵۵

فقط پشمام ریخته😮اینا از کجا میادددد

این حجم از سرطان من باید زیر خاک باشم

جدیدا به خاطر سرطان های ددی داریم 

بنگتن درمانی میشیم بپره

ولی نمیپره

ایشالا سلامتی تمام مریض های این فندوم😌🤲

خدایی خیلی خوبههههه 

مدل شوخی هات مثل شوخی هایه که من دوست دارم 😂😂😂😂پاره شدم

Vkook. Darya
۲۵ اسفند ۰۰:۴۷

وای جرممم خیلی ت ب بود این🤣🤣🤣🤣

اصن داستان اصلی چه کوفتیه تاریخچه چهارشنبه سوری بایددد همین باشه🤣🤣

واقعا چجور جنین چیزی به ذهنتون میرسه پشمام سوختتت 🤣💔

چهارشنبه سوریتونم چوکاهههه 😽💜🥲

یه وی کوک شیپر بدبخت
۲۵ اسفند ۰۰:۴۱

میدونی موقعی که داشتم میخوندمش یاد اون دوبله سمه بود که رو اون ویدیو از بی تی اس که تهیونگ لباس سفید برفی رو پوشیده بود تو ذهنم پلی شد و دقیقا اون مرده داشت میخوندش

نسیم
۲۵ اسفند ۰۰:۳۶

هشتگ گاز ورمه منو نابود کرد🥲🤣🤣🤣

یک روح در سایت🤝🏻
۲۵ اسفند ۰۰:۲۸

سم جذابی بود😂🤝🏾

Gaul JK❤
۲۵ اسفند ۰۰:۰۵

جعررررر

suga:|
۲۴ اسفند ۲۳:۵۳

پول تا اورورنهههه

monia
۲۴ اسفند ۲۳:۴۸

اوکی در حین خوندن حس میکردم دارم کابوس میبینم😂😂😂گاز ورمههههه گاززز ورمهههه

 

𝑱𝒊𝒎𝒊𝒏.𝒄𝒖𝒕𝒆☻︎𝙹𝚘𝚗𝚐𝚑𝚢𝚞𝚗☻︎
۲۴ اسفند ۲۳:۴۷

ددییییی

این چه سرطانیییی بوووددددد

پخش زمین شدمممم:">

sooyoung^-^
۲۴ اسفند ۲۱:۲۳

جرممممممممممممممممممم..ددییی..وای جر خوردم اخه...فق بخش پارتی پارتیش😂😂😂😂

 

با تچکر از ددی ژذاب برای این سم😭😭😂😂😂

 

ولی من نمد چرا امروز همش قیافه اعضا رو تصور میکردم موقع چهارشنبه سوری😂😂هوسوک که انگاری جنگ جهانی سوم شده باشه جیغ بزنه..تهیونگم با اون پوزخندی که موقع خجالت و ترسش میزنه یواش صحنه رو ترک کنه..وای جرم ینی جرمممممممممم..نامجونم که بچم با لبخند چال گونه ایش بره تو دل اتیش و به اعضا بگه ببینی ترس ندار.. بعد یه بمب دستساز مخصوص ایرونیا بترکه و بچم بپره بیرون و ادرس دشوری عمومیو بپرسه(ساری مونی ابهتتو زیر سوال بردم ولی واقن این صحنه دست از سرم بر نمیداره!:>😀😭😂😂) جینی هم که با اون فشفشه رنگیا داره بازی میکنه گرد و غبارش میریزه رو صورتش و در حالی که به عالم و ادم واس صورت هندسامش فوش میده بره و صحنه رو ترک کنه که یهو یونگی رو میببینه که چارتا نارنجک بسته کمرش و یکی دوتا ترقه بمبی دستشه و تصمیم میگیره بره و با پرسیدن ادرس به رپمان ملحق بشه😀😭😂😂😂😂یونگی هم که عین رزمندگان مدافع حرم میره تا حسابی ادم ها رو بفرسته به دشوری خانه..بلع اگوست دی اعظم توی چارشنبه سوری ایرونیا خود واقعیشه..خشن و ژذاب.

ازون طرفم جیمین داره کمک میخواد چرا چون خیلییی ژذابه و اره خلاصه که کلی شماره بش دادن و همش میگن دوست بشه باهاشون و بزنگه..و اره کل شبوکمک میخواد که هیونگاش یا دونسنگاش نجاتش بدن..بی خبر ازینکه یکی میخواد دونسنگاشو هینگاشو نجات بده😀😭😂😂

و درنهایت میرسیم به گلدن مکنمون..رفته رو ساختمون و درحالی که داره98765432567 امین پاکت شیر موزشو باز میکنه به جنگ رو به روش خیره میشه و به هیونگاش میخنده😀😉😭😂😂😂🤣🤣

 

عره..خلاصه که اصن از صب نمدچیکار کنم..خصوصا که امتحان شیمی داشتم منه بدبخ و این سناریو هی تکرار میشد و من نفهمیدم چی نوشتم :/ هعی..

 

 

ا

Youtab
۲۴ اسفند ۲۰:۵۵

خیلی سم بوددددد 

دوسش داشتمو از اونجایی که تازه با سایتتون آشنا شدم ی سوال برام پیش اومد ...

چرا ددی؟

چرا بهت میگن ددی😂

 

call me charlotte the canny
۲۴ اسفند ۲۰:۵۴

بسی جذاب بید👌

Mizuki Chibia
۲۴ اسفند ۲۰:۴۴

با تچکر از کمپانی سمساری بیگ شیت 😂😂😂

عاقد سوکهون (RITA)
۲۴ اسفند ۲۰:۳۵

پرت کردن خود در اسید امری واجب*

yara :)
۲۴ اسفند ۲۰:۳۴

با تشکر از شرکت سم سازی ددی اینا😂😂😂

asal te
۲۴ اسفند ۲۰:۲۶

وای انقد خندیدم دیگه چشام داره کور میشههههه (انقد که ازش اشک اومد)

نکن لعنتی نکننننننننن..کفش تن تاککککک😔😂

از نامجون اصرار..از یونگی ادرار🤣

سر اسمش یدالله بود تو خونه یونگی صداش میزدن جرر خوردمممم😭😂

کیم ممد تهیونگ و پارک رضا جیمین خدای منننن😂😂😂

نسیم
۲۴ اسفند ۲۰:۰۸

فقط وقتی گفت یدالله بوده یونگی صداش میزدن جررررررر🤣🤣🤣🤣🤣

نسیم
۲۴ اسفند ۲۰:۰۷

خیلی باحال بود😂😂😂😂 

FATMA .
۲۴ اسفند ۱۹:۱۷

مغزم ارور داد 

ددی خدا لعنت نکنه مغز مریضتو😂🤣🤣🤣🤣🤣

𝑳𝒊𝒍 ‌‌
۲۴ اسفند ۱۹:۰۴

من دیگ مردم اینقدر خندیدم😂😭😭😭

 

*ددی منو یادته؟

•𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 𝐀𝐧𝐝 𝐒𝐨𝐩𝐞 𝐃𝐚𝐮𝐠𝐡𝐭𝐞𝐫•
۲۴ اسفند ۱۹:۰۲

اسمش یدالله بود تو خونه یونگی صداش میکردن :")

کمرم با این سم شکست 👩🏻‍🦯

یعنی باید بشینم قشنگ ۵۰ بار دیگه بخونمش 😂

شت فقط پارک رضا جیمین 😂😂

چارشنبه سوریتم مبارک دد (با اینکه مناسبتا اصن برام مهم نیس ولی تو فرق داری 🚶🏻‍♀️💔)

kai kit kat
۲۴ اسفند ۱۸:۵۲

وای دقیقا با الما موافقمم :)))
چهارشنبه سوری همه مبارکا باشههه
به بههه
خیلی سناریو خوب و باحالی بود
افرین به تو
دوستت میداریم :)
شبت بخیررر

Agust D
۲۴ اسفند ۱۸:۴۳

این چی بود من خوندم خداااااااا😐😂

برم تو اسید خودمو بشورم😂😂😂

Galaxy Macknae ( ALMA )
۲۴ اسفند ۱۸:۳۸

عجبا ...

چهارشنبه سوری شد...

همین چند روز پیش بود پست  پارسالش رو گذاشته بودی که😐

چرا زمان داره اینجوری میگذره؟!

مبارکتون باشه و مراقب خودتون باشید...

بمونید خونه شیر برنج بخورید بهتر از ترکیدن و پودر شدنتونه...

یه کاری نکنید ( در شهر ) بیاد محلتون😐😂

Yeah, we never felt so young
When together sing the song
서로의 눈 맞추며
비가 내려도
Yeah, we never felt so right
When I got you by my side (My side)
함께 맞던 별 따라
Oh, we young forever
이렇게 노래해 (We ain't never felt so young)
Won't you hold my hand? (Yeah, we never felt so right)
Need you here tonight (We ain't never felt so young)
Oh, we young forever (Never felt so young)
Yeah, never felt, never felt so young

.::Take Two::.
.::BTS💜ARMY::.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان