✦FULL✦
| نویسنده | Clarence |
| کاپل | کوکوی/ویکوک |
| ژانر | درام . تراژدی . رمنس . انگست |
| محدودیت سنی | 16+ |
| تعداد صفحات | 149 |
مقدمه:
جونگکوک همیشه به گرایشش شک داشت...
تا اونو پشت پیشخوان کلاب دید!
بهش کمک کرد زندگیش رو عوض کنه...
ولی زندگیه خودش عوض شد.
به یک نفر زندگی بخشیدند... یک نفر زندگیش گرفته شد.
گ*ز
گ**ز
گ***ز
گ**زوزوزووزوزوزوز😭😭😭😭
چرا اینجوری شد اخرشششتثتستثتثتیهسخخصایاثهقه
الان از دنیا لف میدم
هعیخس۷خصخثتسسسختزاسخسخسخسخ
ددی یه فیک بود ته ته مادر بزرگش میمیره بجای مادر بزرگه میره خونه ی کوکی که بعد یه مدت عاشق میشن بعد کوکی ته ته رو میندازه بیرون چون بهش خیانت کرده بعد ته ته با کمک شوگا و جیهوپ میره هتل نامی و جین بعد کوکی بعد 3 ماه میره سراغش بعد ازش عذر خواهی میکنه بعد دوباره میرن پیش هم اسمش چی بود؟
میدونم از من نپرسیدی ولی فک کنم این بود
https://fazayihaa.blog.ir/post/1246
ددی یه فیک بود ته ته مادر بزرگش میمیره بجای مادر بزرگه میره خونه ی کوکی که بعد یه مدت عاشق میشن بعد کوکی ته ته رو میندازه بیرون چون بهش خیانت کرده بعد ته ته با کمک شوگا و جیهوپ میره هتل نامی و جین بعد کوکی بعد 3 ماه میره سراغش بعد ازش عذر خواهی میکنه بعد دوباره میرن پیش هم اسمش چی بود؟
اها راااااستییی من بلخره تونستم پیام بفرستم 🙂
ددی به ای فیک همین الان نیازم 🔪😐
ددی چرا اینجوری شده نمیتونم برم تو ایتزی 🥲
من جونم ب این فیکا بندههههههههههههه
تزلیاطبیایایتستهورنتهطب
خطاب به شخص که 👎داده : من مادرتو خواهرتو گاییدم در میبینم
اخه چقدر میتونست خوب باشه . البته من که باهاش گریه نکردم چون خیلی بد تمام نشد ولی سامبادی تو لاو .... کلا با اسمش چشم در اشک هایم حلقه میزند . یه فیک مثل اون میخام . نیستتتتتتتت؟
چراااااااااا سد اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مشکلتون چیههههههههههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دو ساعته دارم گریه میکنممممممم
مامانم داره با خالم حرف میزنه میگه بچم عاشق شدههههههههه برا همون گریه میکنه من چطوری برم بهش بفهمونم عاشق پسری که طبقه بالایی زندگی میکنه و تصادف کرده نشدممممممم و واسش چشمامو بارونی نمیکنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدااااا نگا فیکت چیکارم کرد فردا پس فردا من عروس بشم تو جواب گویی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کاور بوک منو یاد یه فیک انداخت
توش تهیونگ فکر کنم یک نقاش بود و یک بیماری داشت و توی بیمارستان بستری بود بعد به صورت اتفاقی شروع کرد به یک نفر پیام دادن گه از قضا کوک بود ولی کوکی جوابشو نمی داد، تهیونگ هم همون طور محض درد و دل اتفاقای هر روزش رو برای اون مخاطب ناشناس که اسمشو اقای روح گذاشته بود پیام می داد، خلاصه، اخرای داستان همچنین صحنه ای داشت
فیک قشنگی بود ولی متاسفانه گمش کردم هییییییی
هعی.. بد دردیه
بد زمونی شده دیگه نویسنده ها دستشون به هپی اند نمیره همش آخرش بدبختیییی همش مرگگگ همش جداییی
آقاااخب ماعم آدمیممم بابااا ما دیگه نمیکشیممم یاا امام زمان خودت ظهور کنننن ( معرف حضورتون هست؟😂)
خلاصه که یکم ارام تر ملت افسرده شن سایت هزینه روانپزشک رو گردن میگیره؟😂
پنجشنبه افسرده ترین روزم تو این ماه بود:") صبحش رو با یه وانشات سداند شروع کردم( الکتریکی هارت) و با یه فیکشن سداند تموم کردم:")
هق این حقشون نبود ولی خیلی قشنگ بود
دد چرا همیشه سداند قشنگه؟:)
Bella ciao bella ciao bella ciao ciao ciao!
ناخوداگاه این تو ذهنم پلی شد^~^
ددی بگو که افتر استوری داره:))))
به نویسنده بگو یه افتر استوری بنویسه:))))
اگه افتر استوری نداشته باشه من خودمو میکشم:))))
لاقل یه فیک دیگه از همین نویسنده بهم بدین:))))
خوب بود ولی بهتره بیشتر روی داستان کار میشد همه چیز زیادی تند پیش رفت و اینکه یکمی دوز دردسرشم کم بود، همین، بوس بوس موفق باشین^^
ددی ددی ددی ددی ددی ددی ددیییییی
کمککککککک
بشدت به مشکل خوردم🥲🥲
حس میکنم واتپدم مشکل داره...آخه کلا وقتی توش سرچ میکنی تهکوک کلا ۱۰-۱۲ تا فیکشن میاره🗿👩🏻🦯هیچی پیدا نمیکنم چیزایی عم که بقیه معرفی کردنم سرچ میکنم نمیاد🫥🦦
کمک🫠🥹🫱🏻🫲🏾
ددددددیییییییییی
گفتی سد اند نیستتتتتتت
پس چرا پس چراااااا گریم گرفتتتتت
چرا اخرش اونطور شددددد
انصاف نیستتتت
ساعت ۲ نصفه شب نشستم گریه میکنمممممم
بلاچاو؟ خداحافز ای زیبا!
نگو ک سداندههههههههه
بمولا نمیکشمممم
#نویسنده
اوه واقعا قشنگه ، اما هنوز هم روی حرفم که میگم روی جمله بندی هات کار کن هستم^^
ماشالا استعداد میباره از دستاتا:>
عا فقط یچیزیو بگمممممم شب خوابم ببره😂
من از مهر 1399 توی یه کانال تلگرامی که مخصوص فیکشن بود به نویسنده ها سناریو میدم
درواقع میشه گفت نویسنده نیستم "طراح سناریو" عم
اولین بار بود مینویسم و انتشار میدم و اثلا نمیشه رو من اسم نویسنده گذاشت و سطح ادبیاتم کاملا زیر صفره"."
در کل سناریو خاستین در خدمتم😂
های ددیییی🥺
بالاخره اومدممم (حالا انگار یه ساله نیومدم😑)
دد من میدونستم این اخرش سد اند میشهههه میدونستمممممم این خیلی رو مخه که بخوام بعد از دو هفته بی فیکی بیام سد اند بخونم این ظلمهههه ظلمممم😭😭😭😭
تهگوک کوچولومممممم جونگکوک بیچاره اممم تهیونگممممممم😭😭😭☹
دد فیک جدید ایتو ک داشت مینوشت تموم نشده هنوز تو واتپد؟من هنوز منتظر فیک ایتو و شادیم😪😭
این خیلی بی انصافیه دد
در همین چند خط مقدمه ای که خوندم متوجه شدم این فیکشن از نظر داستانی کمی کلیشه ایه ، و مثل همه ی فیکشن ها و وانشات هایی که میخونیم از بار آغاز میشه ، از نظر نگارشی و جمله بندی کلی هم ، فقیره.
اما در کل قشنگ بنظر میاد بریم برای خوندنش^^
ددی این فیک تو رو یاد یکی از کارهای سایت نمیندازه؟
لعنتیا چرا جدیدا دارید کارهایی میذارید که من رو دلشکسته‌تر و انتظار برای فصل دوم AWAKE رو سخت تر میکنههههه؟؟؟
اون از کار سپ Electirc Hearts اینم که از این
اینجا هم دردناک بود
متاسفم کلارینس عزیز بابت اتفاقی که برای اون شخص افتاده و امیدوارم الان حال بهتری داشته باشه
انگار هر چقدر اشک بریزی برای موضوعات اینجوری باز هم با خوندنش میفهمی اشک برای ریختن داری....
بمیرم برای ته هیونگ این کار
بمیرم برای هوسوک Electirc Hearts
ولی خدایا ...
بمیرم برای کدوم شخصیتهای AWAKE...
بازم یادش افتادم خدا...
برای ته هیونگ مظلوم
برای جانگ کوک غریبش
برای نامجونی که روحش رو از دست داد
و...
و برای سئوک جین AWAKE که درش به بیداری رسید...
ددی جدا دلتنگ بیدار و آلمام...
آخه چرا نمیاد؟؟؟
ببخشید کلارینس بیش از اینکه از تو و کار و زحمتت بگم از یه کار دیگه گفتم
اما انقدر آلما در اون کار عمیق این موضوع رو شکافته بود که وای خدا...
پیشنهاد میکنم اگر دوست داری بخونش ...
قطعا خیلی بهت برای آرامش یافتن بابت از دست دادن اون شخص کمک میکنه
در کل عالی بود و ممنونم ازت
خسته نباشی 💜💜💜💜
اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی اوکی
من گریه نمیکنممممممممممممممممممممممم
وای ننه:)
دستت طلا بنرشو درست کردی:)
فوتوشاپ لپ تاپم خرابه نمیتونستم هیچ گلطی بکنم:)
