✥FULL✥
نویسنده | ATENA |
کاپل | کوکمین . دخترپسری . تهکوک . سپ |
ژانر | AU . کلاسیک . خشن . سیاسی . رمنس . خانوادگی . انگست |
محدودیت سنی | 15+ |
تعداد صفحات | 756 |
مقدمه:
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خوانَد آن شب
که خود در میان غز ها بمیرد
گروهی برآنند که این مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد
سب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا برآمد
شبی هم درآغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی آغوش باز کن
که میخواهد این قوی زیبا بمیرد!
« این داستان یک فضای شخصی سازی شده و جایگزین توسط نویسنده است
پس به طور حتم این امکان وجود دارد که با دنیای واقعی و وقایع حاکم بر آن، متفاوت باشد. »