سلام عزیزان دل پدر؟! به امید خدا که خوب میگذرونید؟
یه توک پا بیاید ادامه مطلب بلکه شماها بتونید منو از منبر پایین بیارید.
خب خب...میبینم که یکم اوضاع و احوال کامنت ها تو وب درمورد اوضاع فندوم قاراشمیشه.
(دستی روی شکم برآمده ام از آهنگ ست می فری جیمین میکشم و با ابرو بالا انداخته شده هویج سق میزنم چون هویج برای بچه خوبه خلاصه)
میدونید، من آدم خاصی نیستم، حتی میتونم بگم هیچی نیستم تا مثلا بخوام بیام و نصیحت کنم و یا حرف های خیلی باکلاس بگم شما هم برام سوسماس بزارید.
من فقط میخوام افکارم رو باهاتون به اشتراک بزارم...دوست بنده هستید درسته؟! افتخار این رو دارم که دوستتون باشم؟!
اگر که هست پس با اجازه بریم سر اصل مطلب!
اولینش جونگکوک؛
واقعا مگه میشه ساده رد شد و اهمیت نداد؟ اینکه قلبمون جمع نشه و دلمون تنگ...حرصمون درنیاد و نخوایم مسببش رو در شصت جهت جغرافیایی پاره اش کنیم؟!
ولی، یه جعبه جلوتونه که یه گربه توشه، اون گربه زنده است یا مرده....و یااا!!! ممکنه بمیره.
اما قبلا توی یکی از کامنت ها گفتم؛ بیاید چیزی که هست رو ببینیم، دلایلی که هست و ممکنه باعث به وجود اومدن همچین شرایطی بشه.
سربازی اعضا، ساسنگ های پدر رندوم، شایعاتی که یه مشت شُتر بی کوهان بهش دامن میزنن، و مخصوصا برای جونگ کوکی نبود بمِ گنده بکِ مهربون...
نمیگم ساده رد شید و یا خودتون قانع کنید؛ به هیچ وجه! بلکه، جزمتون رو عزم کنید تا قوی تر برید جلو.
جداً میگم، نگران بودن درمورد کار های آقای جئون منطقی ئه چون دوستش داریم و دلیل نفس کشیدنمونه اما مثلا با "نکن نخور نشین بشو برو نرو" چیزی جلو نمیره.
به عبارتی با دید منطقی به قضیه نگاه کنید چون اینجوری نه فضا رو برای خودتون خفقان آور میکنید و نه برای آرتیست؛ میتونید پر انرژی تر ازش حمایت کنید!
همه امون یه دوره نقاهت داریم مسلما و جونگکوک هم آدمه، (هرچند فرشته است) ولی اونم در این دوره به سر میبره. یهو آدم باطریش میخوابه و نیاز به فضا داره...بازم میگم، فکر نکنید دارم عادی سازی میکنم. اصلا!!!! بلکه این درمورد خودمه، دارم خودمو آروم میکنم.
من میتونم برم توییتر و ویورس تا جایی که میتونم درمورد کوک پست بزارم، نامه براش بنویسم داخل ویورس و درعوض ابراز نگرانیِ بیش از حد که باعث تشویش اذهان سایر اطرافیانم بشه، بهش یادآوری کنم که چقدر وجودش لازمه، بهش بگم که خیلی خفنه و انقدری کینگه که بدخواهاش به گرد پاش نمیرسن.
این راهیه که من انتخاب کردم، چون باعث میشه من آگاه باشم. با آگاهی همه چیز رو آنالیز کنم و بهترین تصمیم در حد خودم بگیرم، آگاهی و اراده ی آزادِ محتاط چیزی ان که در هر شرایطی کمک میکنن.
بحث بعدی که خیلی بُلده همین برادرمون بنگ شی هیوکه.
مگه تا الان بنگ شی هیوک استند میکردید؟
انسان ممکن الخطاست و چه بسا اگر یه کاره ی کمپانی باشه که میشه ممکن الگ.وه خور.
من بعد از حرف های شی هیوک توی کنفرانس فقط اخم کردم. همین و بس.
اینکه میگه ادامه ی فعالیت ها به عهده ی اعضاست لبخند به لبم اورد؛ خیلی هم عالی! همیشه دلم میخواست تصمیم همه چیز دست خود اعضا باشه.
ولی مهم تر از همه ی این ها همون کلمه ی "بوراهه" است.
اعتماد و دوست داشتن.
من به بی تی اس و تک تک اعضا اعتماد دارم و میدونم که نا امیدم نمیکنن.
آینده معلوم نیست، گذشته هم رفته، تجربیات مشابه اطرافیان فقط برای اوناست و به این معنی نیست که برای ماهم هست.
و در ضمن، این دیدِ من به مسئله است، و باید بگم من واقعا آدم بدبین و پارانوئیدی هستم در حدی که خونه ی عزیزترین کس هام هم میرم اول منتظرم اونا از ظرفی که برام غذا کشیدن بخورن و بعد خودم.
بنگ شی هیوکی که همیشه مستقیم حرف میزنه، چرا الان باید بیاد تو لفافه حرف بزنه و از استعاره تو حرف هاش استفاده کنه؟!
خیلی ترفند قشنگی برای جلب توجه مقاله نویس ها و سایت های خبری جهت تحلیل حرف هاش و بلد شدن مجدد بی تی اس بود...من که بودم راحت میرفتم به بقیه کارهام توی خرید سهام اس ام و بحث با کمپانی کاکائو میشدم و از اون طرف اینا حرف هام رو سانت میزدن. خیلی هم عالی!
پس واقعا میگم، ذهن قوی فقط باعث موفقیت ما نیست، بلکه به کسی که دوسش داریم هم کمک میکنه.
ک.ون لق بد خواه های بنگتن، تا تهش هم میرم و هستم، مایک دراپ و ران بی تی اس هم یه وری تو قبرشون...والا!
اینهمه فاکینگ دراما میگذرونیم و گذروندیم، بازم میریم جلو و نمیزاریم خش بیوفته رو تیکه های وجودمون.
ولی خودمون ممه های جیمین از همه چی قشنگ تره...
پ.ن: پست نامکوک رو برداشتم تا خدایی نکرده بعضی ها دچار سو تفاهم نشن. و فکر کنم دیگه از اینجور پست ها که یهو ذوق میکنم و کسی رو ندارم تا باهاش درمیون بزارم، نخواهم گذاشت...چون اینطوری شاید بهتر باشه و کسی ناراحت نشه.