| نویسنده | BlueSea |
| کاپل | ویکوک |
| ژانر | فراموشی . اکشن . رازآلود . عاشقانه |
| محدودیت سنی | 13+ |
| تعداد صفحات | 81 |
برشی از داستان:
جونگکوک توی این لحظه فقط میخواست وجود نداشته باشه تا اینقدر درد نکشه... تمام اون افراد، بلا، تهیونگ یا حتی
اریک، یه جمله رو به زبون اورده بودن:
خودتو نجات بده!
اونم بهشون گوش داده بود دیگه مگه نه؟
ولی خب انگار نجات پیدا کردن درد خیلی بیشتری داشت.
زیر لب زمزمه کرد:
+خودمو نجات دادم و زنده موندم... فقط بخاطر تو کیم تهیونگ!
هیققق دددددددد
اومدم مثلا تو دوران مدرسه یه فیک بخونم یکم روحم شاد بشه بدتر شد که
بلوسی راس میگه منم پا به پاشون گریه کردمممم
هیقق چرا نزده بود سد اندههههه
بلیی ب دستم رسید دمت بخاریی ددی:))🤍
خوبهه خوبهه😔📿
ستوننن سایتی تو دد تو نباشی کل ارمان ها فرو میریزه😔📿عااا باریکلاااا ب تو میگن ی شهردار وظیفه شناس و صالح🤌🏻😔
عیجانن😔📿 قضیه تخصصی شد دیگ ایده یی ندرم😔😂
بریم تو کارش🙂
نشی زیبا
قربونت برممممم🥺🫂 من حکم بچتو دارم؟ تحت تاثیر قرار گرفتم گودوگودو🥺🫂
ولی من ۱۹ سالمه ها😔😂
حیحح دور ازجون گشنگتت دد:)
نهه نخوندمش *** ***** **** ******** ******
عههه خوو خوبهه پس ضایع نبود؟😭😂
منن نوکرر توعم دد ک همیشه ی چی تو دست و بالت داری مردمو بسازی باهاشش،😔🚬
خمارتممم دد🥸🚬
چیکار کرده بریم تنبیهش کنیم😤
ان شاء الله این مشکلات کلا حل شن🫠
ددی دلت برام تنگ نشده؟ اصن منو دوست نداری😭😂
ولی من دلم برات تنگ شده بود
اهم اهمم صدا میاد دد؟😭😂
میگمم ی درخواستت داشتمم دد:)) ممکنه؟
حقیقتا نمیدونم ب ژانری ک میخوام چی میگن😭😂 پس فق توضیح میدم اوکی:)؟
یهویی از دیشب دلم ازین فیکشنا خواست ک ویکوک(کوکوی) (هنوز فرقشونو نمیدونم من:/) باشهه بعد ی طرف طرف پولدار مولدار باشهع ی طرف گدا بدبخت گشنه😭😂 بعد پولدارهه بشع صاحبب گدا بدبخ گشنهه اون گ ب گ(اختصار گدا بدبخت گشنه😭😂) بشه برده ش و ایناا نمد شاید bdsm باشه ژانر این چیزا ولی هرچی گشتمم یافت نکردم:/
واایی دارمم از خیجالتت حرر میخورمم نمد چراا دد سبک هیای مزخرفی میخوام؟😭
خلاصه دمت گرم و سردد چیزی اون ته مهه هاا نداری این جوری:)؟
ددی این خیلی ژانراش خفنه
از مقدمه و پوسترم خوشم اومده
منتهی کامنتارو خوندم فک میکنم یند انده
نه؟
چه کنم؟
گریهههههههههههه گریه فراواننن
هیونگ حق کوکی این نبود
به خدا اگه من جای کوکی بودم اون دکمه هه که بمب ها رو میفرسته هوارو میزدم بعد میرفتم و تهیونگ رو بغل میکردم
وایییی بچم ته گناه داشتتت
نویسنده خونت حلاله حلاله به مولا
اصن ازین فیکشنا که از در و دیوار زامبی می‌باره انقد خوشم میاد اصن واااای
خیلی قشنگ بود هارت وی به درد آمد🥲🥲🪦🪦
این سایته که توش آپلود کردین برام بالا نمیاد🥲
چرا یواپلود رو دور انداختین🥲 بچه خوبی بود
اقا کنکل شد پیداش کردم
رمزم نداشت با یکی دیگه قاطی کردم
راستی سایتتون خیلی گادههههههههههههه
دوسش دالم
سیلااااام
دوزتان ی سوال
ی وانشات بود نمیدونم یا فن فیکشن فقط تهکوک بود
کمپ وی کمپ وی برای ادم کش های خاص
لینک اونو توروخودا بدین رمزشو گم کردم
