| نویسنده | Hayra.d |
| کاپل | یونمین |
| ژانر | جنایی . راز آلود . جنرال |
| محدودیت سنی | ندارد |
| تعداد صفحات | 59 |
خلاصه:
هوسوک که دوست صمیمی یونگی محسوب میشه، گم شده!
و یونگی مطمئنه توی "بار لایت" میتونه پیداش کنه ولی پلیس حرفشو قبول نمیکنه پس خودش دست به کار
میشه!
هیونگگگگ یه چیزی
امممممم چرا انقدر اوپننننننننننننن؟
نالاحتممممممممممممممممم
ولی قلم نویسنده درد نکنه قلمش طلا
ازش تشکر کن و ببوسش (البته کوتاه با رعایت شیونات اسلامی)
هاییییی
این خیلی موضوع خوبی داشت و دوسش داشتم مخصوصا اون تیکه هایی ک یونگ و جیمین تلفنی یا شایدم چت باهام حرف میزدن... ولی میدونی یکم پایانش سریع تموم شد یعنی یهویی بود یا به رابطه مجازی جیمین و یونگی خیلی اشاره نشد و این منو یکم گیج کرد
با این حال وانشات خیلی خوبی بود..من کلا موضوعات رازالود رو خیلی دوس دارم یا ترسناک(البته فقط و فقط در زمینه فیک، فیلم ترسناک اصن نگاه نمیکنم...)
خسته نباشیییی هایرا شییییی فایتینگگگگ
خب؛ هاییی؛ هایرا هستم (ذوق‌های فراوان✨️:))
گایز واقعا متاسفم که دیر نظرات قشنگتونو دیدم... حقیقتا من یه کم کوته‌فکری کردم...وقتی صفحه فیکشنها رو باز کرده بودم یه راست add to home رو زدم؛ سر این ماجرا هر وقت صفحه رو باز میکردم صفحه‌ای که جلوم بود برای فیکشنهای پارتی بود؛ من فکر میکردم وانشات منم میره توی اون صفحه:))) ولی صفحه جدا داره مثل اینکه:)))) در هر حال واقعا ممنون بابت تظراتون؛ لاوتون دارمممم✨️♡.
دارلینگ بسی گل کاشتی در این سرزمین
که کوته نذران زدی بر زمین!
ترکاندی ای شیخ بسی فنتستیک
به دوستانم که فیکت را نخواندند گفتم ص/یک!
خلاصه که فرزندم ذلت برم جدا، بسیار عالی بود.
از همه لحاظ پرفکت.
منتظر فیک بلند بالا در حد 54542543254 صفحه ازت هستم اونم جنایی و مادر دربیار!
آبجی/دادا عجیب چیزی بودا 💀
خیلی خوب چیدع بودیش به مولا
رابطه ی یونمینش ناموسی خیلی به فضای داستان میومد لوس نبود 💀
میترسیدم تهش هوسوک مثل کقتر کاکل به سر پر پر کنن که دیدم نه خداروشعکر سالمه!
هایراد خانم مرسیات دارم ازتون 💀
سلامی دوباره
********************************************
بی زحمت سانسور شه آبرو معلم فداکارِ جماعت نره🤣🤣وااای من نباید بخندم ولی نمیشهههههههه
قربونت عزیزووووووم
واااای جرررر🤣ممدا همیشه خرابکاری میکنن🤌🏽
*دانلود یکی از این دوست دخترا جرررررر
واااای جررررر🤣🤣والله بخدا پول نت دادم
جرررر ممد هم ممدای قدیم!
راستی امروز روز بایسکشوالا بود(۲۳ سپتامبر). نمیدونستم گرایشت چیه که بت تبریک بگم.
و منی که بعد ازززززززززز دو سال دوباره به این نتیجه رسیدم که بای ام:] جالبه نه؟ خیییلییی جالبهههههه دقیقا تایم بین بلینک شدن و آرمی شدنم دو سال بود!!!پر هایممممممم. دیگه چی قراره دو سال باشه؟
چند روزی بود دلم دوست پ*س*ر میخواست آخه یکی نیست بگه این از کجا اومدددددد خب البته معلومه از سریالایی که می بینم! و البته تاثیرات دوستام. یکی منو بگیره آخه ندیدی چند وقت دیگه با بالشتم رل میزنم. بخدا اگه ندیدی!!!!
واااای نمیدونم چرا حرف کم آوردم:/منی که همیشه پر از حرفم یااااااه(وقتی سریال کره ای زیاد می بینی که به جای هی، میگی یاه)
خلاصه که یااااااه چرا حرفام ته کشیددددد؟ من معمولا زیاد با کسی حرف نمی زنم و درکل آدم کم حرفی ام اما جلوی تو نمیتونم جلو تایپ کردنمو بگیرم. تو دقیقا با من چکار میکنی؟♡-♡
*دقت کردی از موقعی که گفتی علائم نگارشی رو رعایت کنم(جمله رو دقیق یادم نی) دیگه یه علامت نگارشی هم جا نذاشتم؟جادوم می کنی سوییتی؟
بیا یه رمز بذاریم. انتخاب اینکه برای چی باشه به عهده ی خودت چون واقعا چیزی به ذهنم نمی رسه.
واقعا خداحافظی عادی نمیشه دقیقا مثله بودنه تو توی قلبم♡
یسسسسسسسسسسس حال کردی مخ زنی رو؟بالاخره دارم توی ی چی پیشرفت میکنم!!! بخدا که بدرد آیندم میخوره🤣🤣🤣
قربونت گلی
خدانکنه گلی*-* خوشحالم لبخند رو لبات آوردم:>>>>>
*لبخند جانانهههههههه
*جررررر این "جانانهههههههه" رو کیبوردم حفظش کرده.
وااای اصن این شوق حرف زدن باهات رو یادم رفته بود چقدر حس خوبی میگیرم عزت مونلایگت🌟
عه میرم درموردش تحقیق میکنم(وی دو دقیقه بعد از این کامنت تمام مطالب اینترنت دراینباره را حفظ کرده است.)
هوووم، بنظرم فرار کردن درست نیست. هرچقدم که فرار کنی بالاخره مجبوری یه جایی باهاش روبه رو بشی و حلش کنی. نمیدونم بتونم باهاش کنار بیام یا نه اما یه راه حل براش پیدا میکنم و بهت میگم. تو خیلی خاصی،اوکی؟خیلی وایب خوبی ازت میگیرم^-^
عه فکر کنم ی چی رو جا گذاشتم. حالا تو کامنت بعدی لینک عکسشو میفرستم ببینی. واااای باورم نمیشه سه شنبه می بینیمشششش واااای من هنو نمیتونم بش نخندممممم🤣🤣🤣وااای جیییییغ
بعد تازه امروز مامانم داشت کتابای آبجیمو جلد میکرد و از این برچسب اسمیا بهشون می چسبوند که یهو گفت "کو برچسب ریاضی؟چرا نیستش؟" نگاه کرد تا رو برچسب قرآن برا کتاب نوشته بود ریاضی بعد برا نام خانوادگی نوشته بود قرآن!!!!!!!!🤣🤣🤣🤣🤣واااای نمیدونی از خنده پاااااره شدمممممممم اینقدر خندیدددددددم اصن نمیتونم جلو خندمو بگیرم واااای خیلیییی خوب بووووود نام خانوادگی قرآن!!!
نفس عمییییق~~~ من نمی خندماااا اما وقتی می خندم حساااااابی می خندم دیگه نمیشه جلو خندمو گرفت.🤣🤣
خداییش اگه زامبی حمله کرد بود بنظرم درو رومون می بست🤣🤣🤣برا زلزله همچییین دوید،برا زامبی بنظرم پرواز کنهههههههههههههههه🤣🤣
اووووو خونه خالی دیگه نه؟
اوهوم دقیقا رفتاراش مثه منه! اما اون دقیقا خودشه من ی نمه دقیقا ی کوچولو ینی دقیق ی ذره خجالتی ام. ببین یه ذره هاااااا
قربوووووونتتتتت&-& جرررررر خدا که حرف نمیزنه🤣🤌🏽
باااااازم سلاممممم
سلام جانانهههههههه
خب خلاصه...از اونجایی که من صبر درونم نانهفته است برای همین گفتم تیکه آهنگا(چی بهش میگن؟نیمه آهنگ؟) درکل گفتم برات بفرستمش. بی زحمت سانسور کن آبروم نره. اینا مطابق قوانین اسلامی نیستن بدرد نمیخورن.
*** **** ***** ** *** *****
******* **** ***** ** ***** *** ***
***** **** ********* ******* ** ***
******* ***** *** ***** ******
**** ** ****** **** **** ** ***
**** *** *** ***** ** ** ***
****** **** ** **** *** **
*** ** *** *** **** ** **
*** **** ** **** ** * **
****** *** **** ***** ***** *** ******* ** **** **** ******
*** ***** **** *** *** *****
***** *** ** *** ***** *** **
*** ******* ****** *** *** **
****** **** **** ****** *** **
***** ***** *** **** *****
*** ** **** *** ***** ** ****
*** **** *** ****** **** ** *****
*** *** ********** ** **** ** ****
****** *** ************* *** ** *** *** ** ****** **** ** **** * *** ******* ** ** **** *** ** ** ***** **** ***** **** **** ***** **** ***** *** ** ** ****
** ** ***** ** *** ****
** ***** ***** *** ** ****
** **** **** ** *** ****
******* ***** ** *** *****
*** ******* ** ****** *** ****
** ** ** *** **** **** *** *****
*** *** ** ******* ****
*** ** ***** ********* ** ****
** ** **** ***** *** ** *****
**** *** *** ******* **** *****
دوتا طنز براش نوشتم یکیش جبرانی بود چون دیر نوشتم براش. حالا واکنش طرف این بود "خودت و رفیقات مسخرم کردین"
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
واااای جررررررررررر بخدا که من تقصیری ندارم همش تقصیر دوست دخترشه🤣🤣🤣🤣درخواست اونه.
هعییییییییییی شوگا رفت سربازییییی
نمیخوام غر بزنم ولی نمیتونم باور کنم بایسم رفته. کم کم بقیه ی اعضا هم میرن و ما باید فقط منتظرشون بمونیم:)
بگذریم....
خوبی؟چخبر؟چکارا میکنی؟
وااااااای برات تعریف نکردم چی شدددددد واااای اگه بدونی پخش میشی از خندههههه اصن من گریه کردم از خنده. بچه های کلاسمونم بخاطر این قضیه تشنج کردن غش کردن و رسما رفتن(زبونم لال) اره خلاصه بگم برات...
من تابستون کلاس کنکور میرفتم بعد ی روزیش وقتی که سر کلاس شیمی بودیم یهو پس لرزه زدددددددد بچه ها ترسیدن گفتن زلزلههههه! استاد برای اینکه دخترارو آروم کنه گفت "آروم باشید،نترسید" که یهو یه زلزله ی بدی زد. همینکه زلزله زد استاد برای اینکه از کلاس بره بیرون یه دانش آموزو هل داد و پرید تو حیاط!!!!! واااای نمیدونی همیییییییین که زلزله رو زد ما دیگه استادو ندیدیم!
دخترا تا چند روز بعدش همینطوری بش میخندیدن. حتی بعد از اون رفتن تو حیاط برای مدیر و معاونمونم تعریفش کردن. بعدم رفتن برا دانش آموزای رشته ی انسانی تعریفش کردن. همه غش کرده بودن از خندهههههه. ینی آبرو همه معلمای وفادار رفت بخدا. بعد اومد گفت که "آدم باید سرعت عمل داشته باشه" واااای ینی چی آخهههههه🤣🤣🤣🤣🤣 وااای گناه داره ولی خب... اصن به کتفم.
میخوای عکسشو ببینی؟عذاب وجدان میگیرم تعریفش میکنم ولی نمیشه تعریف نکرد همجین خاطره ی مهمی رو!!!! اسمشو برات مینویسم که عکسشو ببینی. لطفا اسمو سانسور کن بنده خدا آبروش بیشتر از این نره.
***** *******
حق دارم هنوز بخندم دیگه؟هنوز که هنوزه دارم برا آدمای اطرافم تعریفش میکنم. منتظر بودم تو هم بیای برات تعریفش کنم. خییییلی گاااااد بوووود اصن من وقتی از کلاس دراومدم رو راه پله ها دیدمش! ینی در این حد دویده بود.
خلاصه...
از تو چخبر؟
راستی تا حالا تیپ شخصیتیت رو پرسیدم؟مال من Infp عه. بچه احساساتیِ محل! (منی که هنوز نمیتونم از فکر استادم بیام بیرون. آخه چرا دختره بدبخت رو...)
یه سوال~~منظور بدی ندارم،اگه دوست داشتی جواب بده. تو چطوری با گذشتت کنار میای؟ینی گاهی وقتا اذیتت نمیکنه؟خب بالاخره گذشته ی هرکس،شخصیت آیندشو میسازه،انتخاباشو میسازه،آدمای اطرافشو میاره ولی فکر کردن بهش حس بدی به آدم میده. قوی بودن و تحمل کردن خیلی قشنگه ولی مرور خاطرات گذشته یکم سخته...ینی خب نیازه که مرورشون کنی تا به خودت یادآوری کنی که چطور به اینجا رسیدی ولی وقتی بهش فکر کنی دیگه سخته ازش دست بکشی.
وییییییییی بحث زیادی احساسی شد...مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد همینه که هست!!! راستی پروفم چطوره؟فکر کنم چند وقت دیگه بایسمو به تهیونگ تغییر بدم چون خیییلی بامزه و پایه ست!تعریف نباشه ولی مثله خودم:) *لبخند خجالتی
راستی بت گفتم یه درخواستِ آهنگ دریافت کردم؟گفتم یه دیس رپ درمورد بچه های کلاسمون نوشتم؟برا هرکی یه بیت نوشتم بعد یکی اومد ازم درخواست آهنگ برا دوست پسرش کرد. وااااااو براووووو منم که مثه بچه ی پااااک(آره جونه عمم) براش نوشتم. برات بفرستم تو خفا بخونی؟چیز بدی نداره ولی خب چیز خیلی جالبی هم ننوشتم.
بزن زنگووو
یونمینننن داریم چه یونمینی جنایی راز آلود
بزنید این عسل رو
وای دیدین چه عسلی رو دیدم؟
بوس به لپ های نویسنده اش *
کلی انرژی از من برات
