نویسنده | 🌱yoon saliva |
نوع روابط | دخترپسری |
ژانر | رمنس . پزشکی . خانوادگی . درام . انگست |
محدودیت سنی | 14+ |
تعداد صفحات | 70 |
آیدی سروش نویسنده | saliva_87@ |
برشی از داستان:
دکتر نگاهی به سی تی اسکن تو دستش انداخت و اون رو بالا گرفت تا با برخورد نور بهش راحت تر محتویاتش رو ببینه.
-خانم پارک وضع قلب دخترتون خیلی وخیمه سه ساله همین آش و کاسه رو راه انداختین و دخترتونو عمل نمیکنین.
مین هی با ابرو هایی که به خاطر نگرانیش تو هم رفته بود گفت:
-نمیشه بازم صبر کرد؟
دکتر عکس مشکی رنگ رو روی تخت گذاشت و دستاش رو به هم قفل کرد:
-بزارین رک بگم اگه تا دو هفته دیگه عمل نشه امکان اینکه پیش ما بمونه خیلی کم میشه.
بعد پرونده سورا رو از روی میز برداشت و برگه ای رو ازش خارج کرد و گفت:
-پدر بچه باید اینو در حضور خودم امضا کنن تا بتونم اجازه عمل رو صادر کنم.
مین هی برای بار هزارم به زبون اورد:
-خب چرا نمیزارین خودم امضاش کنم؟!
دکتر که بخاطر دوهزار بار توضیح دادن این مساله واقعی عصبی بود سعی کرد خونسرد باشه:
-خانم پارک قانون قانونه منم مسئولم و معذور. در صورتی باید شما امضاش کنین که همسر سابقتون فوت کرده باشه دخترتون امروز اینجا میمونه و خودمم بالا سرش هستم نگران نباشین.
مین هی از سر ناچاری تشکری کرد و به سمت خونه راه افتاد.
با وجود تمام سختی هایی که بخاطر خودخواهیش به دختر معصومش وارد کرده بود بازم دو دل بود.
باید به تهیونگ زنگ میزد یا....جرئتشو نداشت؟