BTS fanfiction

💜👽📚 محفل دریده شدگان در راه بنگتن و فضایی های فن فیکشن خوان برتر 📚👽💜

مولتی شات Black Hole

نویسنده BlueSea
کاپل ویکوک
ژانر انگست . فانتزی . رازآلود . اکشن . مافیایی . عاشقانه
محدودیت سنی 15+
تعداد صفحات 109

      

برشی از داستان:

با بهت نگاهی به دستهای خودش انداخت که کاملا تمیز بودن و هیچ اثری از رد خون سرخ رنگ روشون دیده نمی شد.

اون آینه، تا جایی که میدونست آرزو و خواسته ی قلبی انسان رو به شخص نشون میداد چیزی که اون شخص میخواست باشه حتی اگه خودش از اون موضوع باخبر نبود.

و الان تنها چیزی که توی مغزش میچرخید " کشتن " بود.

امکان نداشت خواسته قلبی یه فرشته "قاتل بودن" باشه درسته ؟

      

⛓♦🖤DOWNLOAD🖤♦⛓

         

805_vpfe.png 


پ.ن: بعد از خوندنش دیگه اون آدم قبلی نشدم...بلکه خواستار VAR و لخت رفتن به جنگل هستم.

۶ ۱
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
mogo mogo
۳۰ فروردين ۰۰:۲۸

*پلی کردن اهنگ های غمگین لری

عاقا...

یعنی چی؟؟؟ با من کاظم باشیددددد😭😭😭😭🥀🥀🥀🥀

چرا انقدره قشنگگگگگگ بوددددد😭😭😭🥀

RM. kiute.ARMY

ای نویسنده  بی حیااااااای جلو چشیوم دیه نیااااای😭😭😭
Virax
۰۹ فروردين ۱۹:۴۱
من غمای خودم زیاده لطفا هپی اند بنویسید

RM. kiute.ARMY

چشم چشم فدات شم من😭😂
زینا
۲۸ اسفند ۱۲:۰۳

واهاییییییییییی بچمممم

RM. kiute.ARMY

اووهوم:"(
zahra mansouri
۱۸ اسفند ۱۸:۰۲

چه فیک غمناکی بود🥲

تا حالا دلم برای ی قاتل نسوخته بود... 

 

ینی الان اگه پیوند نداشتن و سیاهی و سفیدی وجودشون قاطی نمیشد میتونستن باهم باشن؟؟ 

 

گناه دارن🥲💔

 

تروخدا یکی کمر به همت ببنده ورژن هپی اند اینو بنویسه.. خیلی گناه داشتن😭

*اشک

RM. kiute.ARMY

عاقا این مولتی شات واقعا نهایت غم و اندوه و عر بود:))))

یااااا علیییی😭😭😭😭
zahra mansouri
۱۳ اسفند ۱۴:۳۰

چقد قتل و کارگاهی و جنایی شده فیکا

 

ولی خب منکه راضیم گور بابای ناراضی😔

(انشالا روزی همین بلا هارو سر معلم تاریخ بیارم) 

RM. kiute.ARMY

کمک میخوای؟ میس بنداز😔
suíbiàn-随便
۰۹ اسفند ۱۸:۴۱

بسیار عالی!

 

یه حالت خاصی داشت..خاکستری تمام...

پارچه مخمل خاکستری که سایه سیاه داره.

یونیک بود و مطمئنم هرکسی بخونه دوست داره درباره اش فکر کنه. یا حاقل به قدری ادامه اش بده که ببینه تهش چی میشه؟

 

داستان یه حالت گس مانند داشت..اما شیرین.

مثل خرمالو.

 

خسته نباشی نویسنده چون خیلی قلم قشنگی داری و خیلی هم سکانس بندی درست و حسابی داشتی بنا بر ژانر هات.

RM. kiute.ARMY

وایب آهنگ دویل بای د ویندو تی اکس تی رو میداد:>
OT7
۰۸ اسفند ۰۰:۲۶

واااااای وااااااای خیلیییییی عالییییی بوووود😭😭

 

 

خسته نباشی نویسنده عزیز، و همینطور تو، ددی❤️❤️

RM. kiute.ARMY

قابل ندارهههههT^T

قربون شما برمممم!
Kim bora(خیار🥒)
۲۶ بهمن ۱۳:۳۹

یه بلک هوله دیگه؟؟؟؟وانشاتتتتت؟ویکوکککک؟بلو سییییی؟

وایییییی دد اتکهههه خالصهههه اتکککککک

قول نمیدم امروز نخونمش یونو؟

 

RM. kiute.ARMY

اینو بخون که....
*پخش آهنگ غمگین
عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
۲۶ بهمن ۱۲:۰۸

دد حواست باشه وی‌ای‌آرو دستکاری نکنن یه راست برو جنگل.

 

اهم‌اهم، مافیا؟ اکشن؟ برو که رفتیم.

RM. kiute.ARMY

والا بد مسیره به جنگل😔

یا الله😔

Rita
۲۵ بهمن ۲۲:۲۱

هرچند بنده با جملات عاشقانه ی فیک ها یکم مشکل دارم و چندشم میشه 😔🤌🤣

اما از جملات عشقولانه این کار خوشم اومد 😔🤌🤣🤣

RM. kiute.ARMY

خوشت اومده
Rita
۲۵ بهمن ۲۲:۱۹

نویسنده ی عزیز ...

منتظرم تا یک فن فیکشن پارتی ازت بخونم نامسلمون 🫠🤣

سطح نوشته هات بالاست :) 

جمله بندیهات عالیه و ... من که خیلی خوشم اومد 🥲💜

 

اگه همراه با خوندن متن این مولتی شات به آهنگ Experience گوش بدی تازه میفهمی چقدر به هم میخورن :)

 

فایتینگ هانی 😎🤌

 

 

* ددی ... چطوری با زحمتای ما 😔🤌🤣*

 

RM. kiute.ARMY

همزمان که دارم اشک میریزم و شکایتنامه رو پر میکنم مجددا مولتی شات رو میخونم:

بابا رحمته خانومی وایسا برسونمت😔
sama pordang
۲۵ بهمن ۲۲:۰۹

گریه کردمممممممم عررررررررررر
خیلی خوب بود اولین بار بود با یه متن اشک میریختم

😭یکی بیاد بغلم کنه نیاز به همدردی دارم

RM. kiute.ARMY

بیا من اومدممممم😭😭
یک عدد ستیزن در انتظار فول شدن کاک بلاک
۲۵ بهمن ۱۹:۳۷

یا امام موسی کاظم تو اسمت سخته کسی صدات نمیکنه سرت خلوته خودت داد مارو برسسس.

وای دد چه جالب ،چه زیبا،الان من کدومو اول بخونم،دستت درد نکنه نویسنده خسته نباشییی،وای مادر جان از برشی از داستانش دد وایسا باهم به جنگل فرار کنیم.

RM. kiute.ARMY

امام علی نقی و حسن عسگری هم خوبه برای توصل😔

با اتوبوس تا جنگل میریم بعدش پیاده:")))
Yeah, we never felt so young
When together sing the song
서로의 눈 맞추며
비가 내려도
Yeah, we never felt so right
When I got you by my side (My side)
함께 맞던 별 따라
Oh, we young forever
이렇게 노래해 (We ain't never felt so young)
Won't you hold my hand? (Yeah, we never felt so right)
Need you here tonight (We ain't never felt so young)
Oh, we young forever (Never felt so young)
Yeah, never felt, never felt so young

.::Take Two::.
.::BTS💜ARMY::.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان