BTS fanfiction

💜👽📚 محفل دریده شدگان در راه بنگتن و فضایی های فن فیکشن خوان برتر 📚👽💜

فن فیکشن WHO

negar_20240720_083014_hss3.jpg

🔮FULL🔮

نویسنده  Querencia
کاپل (اصلی) پارک جیمین × مین هی وون
کاپل (فرعی)  کیم تهیونگ × لی میرا
ژانر

عاشقانه . فانتزی . انگست . AU .

درام . برشی از زندگی . Song Fic

محدودیت سنی 15+
تعداد صفحات  155

         

🎵Theme Song🎵

⚫ WHO ⚫

      

مقدمه:

شاید توی یه دنیای دیگه، توی جهانی که ستاره‌ها آدم‌های گرفتارشده در حباب مرگ نبودن، تصورش قشنگ‌تر و جادویی بود. شاید آدم‌های چنین دنیایی با فهمیدن اینکه حباب‌هایی توی آسمان هست که در هرکدومشون یه آدم نشسته و با تاریک شدن هوا پوستش شروع به درخشیدن میکنه تا شب رو برای مردم روی زمین روشن کنه، به وجد میومدن.

حباب مرگ؛ حبابی که دور آدم‌هایی که میلشون به زندگی رو از دست داده بودن ظاهر میشد، کم‌کم اون‌ها رو از زندگی روزمره و آدم‌های دیگه جدا میکرد و وقتی زمانش میرسید، اون‌ها رو در آسمان بالا میبرد تا به بقیه ستاره‌ها ملحق شن.

حبابی که یه شب، جانگکوک و تهیونگ دوستشون رو توش پیدا کرده بودن. آیا اون دو میتونستن تا قبل از پژمرده شدن همه گل‌های توی حباب، میل به زندگی رو به قلب پسر برگردونن؟ یا قرار بود بعد از اون با حسرت به آسمان نگاه کنن و بین ستاره‌ها دنبال جیمین بگردن؟

        

🫧🦋🌠DOWNLOAD🌠🦋🫧 

  

805_vpfe.png


پ.ن: هرشووووو هرشووووو بی خواااااوی نایدمههههه ناو خمارییییی! چویلد محکومم کییییی حبسم و ناو چهار دیوارییییی!!!😭😭😭😭😭*سرعت زیاد در اتوبان بخاطر قلم محشر کوئرنسیا

۹ ۱
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
انیتا
۲۸ آبان ۱۵:۰۲

چطور میشه فیکشن ها روخوند من تازه واردم

Mooni🌜

آموزشش تو باکس هست عزیزم 
سونگ جی وون
۰۵ شهریور ۱۳:۳۶

نِ جل جینه یو☺️

ژووون تو فقط بیا با هم رامن بخوریممممم

نویسنده تو هم بیا تری‌سا‌م بیشتر میچسبه😂

RM. kiute.ARMY

هانا نیم کامساهه😎💋
عففففف🔥😈
مهم همون دور هم بودنس😔😂
Doriii
۰۱ شهریور ۰۹:۳۳

 بذارین از همین تریبون بگم که من برای قلم جادویی کوئرنسیا جووووون میدم...

من همینجوریشم عاشق اهنگ who بودم آخهههه

با خوندن تک تک خط های این فیک همینجوری آهنگ تو ذهنم پخش میشد...

و باید یه خسته نباشید جانانه به کوئرنسیا بگم که واقعاااا گل کاشت و قشنگ مشخصه که فیکاشو با قلبش مینویسه که انقددد خوب در میان...

آخراش جدی جدی اشکم در اومد😅😭

RM. kiute.ARMY

بخدا منم میدم آجی😭😭😭😭 کو- خونم میدم تازه😭😭😭
ای گفتی:)))
سینه بزن بگو لبیک یا جیمین😭😭😭
رسما با قلم هاش مینوازد جان ما را...
هیق و هوق:")
juliyt
۲۸ مرداد ۱۶:۲۴

گشادم که بخوانم اما میدانم که خواهرمون ترکونده

RM. kiute.ARMY

بر طبل شادانه بکوب! پیروز مردانه بکوب!
سونگ جی وون
۲۷ مرداد ۰۱:۲۳

آنیونگ هسیو سونگ جیوون ایمنیدا!

خخخخ فهمیدین کره ای بلدم یا بیشتر توضیح بدم؟!

عاقا کوئرنسیا بیا یه مدت پیش من زندگی کن دلم میخواد افکار قشنگتو به خودم جذب کنم

ژانر فانتزی بیشتر بنویس دوست میدارم

هیچ انتقادی از کارت ندارم فقط یکم تهیونگ و میراش کوتاه بود و من دوس داشتم بعد از اینکه هیوون و جیمین به هم برگشتن یه کمی بیشتر داستان عاشقانه شاد داشته باشن با هم

ممنونم ازت که اینقد خوب مینویسی گلم. بمونی برامون ایشالله

RM. kiute.ARMY

انیونگ جی وون شی، جل جینه یو؟😎
بابا شما سلطانی ثابت شده ای😎😎😎💋💋💋
من سیا رو میارم، ولی خودم هم میام پیشت😔

دقیقاااا😭😭😭
عایگووو:")

عزیزمممم فدا قلب مهربونت برم😭😭😭💜💜💜💜
جاک
۲۵ مرداد ۱۹:۵۰

سلام.

توی کانال کوئرنسیا شی هم نظر داده بودم ولی اینجا لطف خاص خودش رو داره..

قلم کوئرنسیا روونه، ولی توی این فیک فکر میکنم همه تا حدود 20 الی 30 صفحه گیج شدن یه مقدار. ایده جدیده و توضیحش زمان می بره. زمانی که راجب اون گوی میخوندم اینطوری بودم که خب پس جیمین کارای خودش رو چطوری انجام میده و دو صفحه بعد جواب داده بود.

نشون دادن افسردگی و مرگ به این شکل، خیلی خلاقانه بود و ازش خوشم اومد. حس عجیبی داره، اینکه خودتو در همچین دنیایی تصور کنی. حبابی که حتی ناآگاهانه به وجود میاد و تو رو از اطرافیانت دور و دور تر میکنه...

راه های مخصوص افراد داخل حباب که جدا از مردم دیگه بود... قلبمو خیلی شکوند. میدونین خیلی واقع بینانه ست، ما همه اینکارو در واقعیت هم می کنیم... و شاید همه مون توی تشکیل اون حباب دور چندین نفر از افراد زندگی مون دست داشته باشیم.

فیک شاعرانه و دل انگیزی بود. داستانش دقیقا احساس همون ستاره ها رو میداد، به ظاهر خیلی فرح بخش و زیبا، و در باطن بسیار غم آلود و درد آور.

رزهای سفیدی که توی حباب جیمین بودن و پژمرده میشدن... پروانه ی هی وون... تمامشون دنیای فوق العاده ای بودن که هنوزم گهگاهی به خودم میام و می بینم داخلش به سر می بردم. عشقشون قشنگ و واقعی بود، و خیلی خیلی ممنونم از کوئرنسیا که این فیک رو استریت نوشت وگرنه نمی تونستم به این اندازه باهاش ارتباط بگیرم.

تنها نقطه داستان که به هیچ وجه نتونستم بپذیرمش، کار هی وون بود. اون نخواست تلاش جدی ای برای جیمین انجام بده و هردوشون رو به این وضع انداخت... حتی وقتی جیمین اونقدر زیبا و عاشقانه بخشیدش، بخش منطقی مغزم نذاشت از صحنه لذت ببرم چون هی وون بخش بزرگی از زمان هردوشون رو هدر داده بود.. فقط چون از ادامه دادن و تلاش بهتر و درست تر می ترسید و بهانه های مغز بیمارش براش راهکار بودن.

شخصیت فرعی جذاب تهیونگ رو هم باید بهش اشاره کرد. تهیونگی که از ارتفاع می ترسید ولی به خاطر جیمین تا آسمون رفت... خیلی قشنگ بود. جونگ کوک احساساتی ای که نگران دوستش بود :)

ولی خیلی دوست دارم بدونم سرنوشت اون نقاشی چی شد؟ همون نقاشی بدون چهره ای هی وون که تهیونگ به آسمون برد و بعد از دستشون رها شد. دقیقا چه اتفاقی براش افتاد؟ یا هم... این راز داستانه، که شاید حتی نویسنده هم ندونه؟!

ممنون از همگی و شبتون بخیر... امیدوارم خواب دنیای این فیک رو ببینید..!

RM. kiute.ARMY

سلام جانانم*^*
ای قربون مرام و معرفتت که:")

هعی....
داستان جوری بود که قلب آدمو نوازش میکرد و اشک تو چشم آدم جمع میشد:")

شاید راز😔🔥

شب و روز شماهم بخیر جان دل*^*
وای ارههه😭😭😭
عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
۲۴ مرداد ۱۲:۱۷

میدونید که کوئرنسیا نیاز به تعریف نداره.

RM. kiute.ARMY

والا بخدا👀
Kim bora(خیار🥒)
۲۳ مرداد ۲۰:۵۲

ببین قشنگه هاااا

خیلیم قشنگهههه

اسمش هو عه

اهنگ پیشنهادیشم هو ی جیمینه

نویسندشم سیاس

ولیخب نمتونم

میدونی؟

نمشه

اون کاپل فرعی اون گوشه اذیتم میکنه

تهیونگ و یه یارویی بجز جونگکوک؟

هولی شت این از تحمل من خارجه

گوریه دارم گوریهههکگپمانغقصشطزذ

RM. kiute.ARMY

فرعی رو مثل یه فیلم سینمایی ببین و فکر کن اون دختره نقش مقابل خودش شوهر داره😔😂
Nikini
۲۳ مرداد ۱۴:۳۵

سرعت فیک نوشتن سیا از ضربان قلب من سریع تره🙂

همین قدر سریع همین قدر قشنگ همین قدر زیبا

چجوری میتونی انقد قشنگ بنویسی لهنتی؟😭😭😭

RM. kiute.ARMY

ماشالله ماشالله بهش بگین ماشالله😭🔥

کاش بگه قصدش چیه تا ما راحت تر براش بمیریم...
Stardust✨
۲۲ مرداد ۲۳:۴۹

استیکرای دور دانلود خیلی مچن با نوشته...

*اشک،اشک،اشک*

 

 

RM. kiute.ARMY

من خودم یه دور کف و خون قاطی کردم😭😭😭😭
Stardust✨(یک عدد ستیزن در انتظار فول شدن کار های ستی هستم)
۲۲ مرداد ۲۳:۲۱

*هوووو ایز مای هارتتتت ویتینگ فوررررر*

 

اونی عزیزم اینجا هم میگم خسته نباشی،

✨✨✨✨✨🫂🤝🏻🎆

RM. kiute.ARMY

*عربده کشیدن چاله میدونی*

ای جونممممT^T
vkook_hedi :)
۲۲ مرداد ۱۸:۵۱

هققق🥲🥲😭😭😭🤌🏻

به معنای واقعی زبانم قاصره...

خیلی قشنگ بود....

دارم گریههه میکنممم از شدت قشنگیییشششش

برای بار سوم میرم بخونم دوباره🥲🥲😭🤌🏻

 

برای یه رز چی از رفتن پروانه اش می‌تونه خطرناک تر باشه!؟

 

چقدر قشنگ🥲

هققق🥲😭💜🤌🏻

ددیییییییی دلتنگمممممم😭😭😭😭

RM. kiute.ARMY

عزیزمممم😭😭😭😭

هق زدن در حد شیهه ی اسب نو جوان-

ای وای بر من بیا بغلم دوتایی شام غریبان بگیریم😭😭😭
soulmyeong
۲۲ مرداد ۱۸:۳۷

کورنسیاااااا 
نخونده میدونم ک تکوندیییی

RM. kiute.ARMY

اینه یه فن واقعییییی!!
تعصبتو بکشم زنننن😭💋
vkook_hedi :)
۲۲ مرداد ۱۶:۳۶

با افتخار اولین لایک و کامنت😔😂💔

وااای خداااااا دیزاینشششششش😭😭😭😭💜🤌🏻

ددی ، نویسنده ، مثل همیشه کارتون حرف نداره🥲🤌🏻💖

RM. kiute.ARMY

جججججون اولینشو گرفتی😔😂
خداست😭😭😭😭😭
من به شخصه نوکرتمممم:"))
vkook_hedi :)
۲۲ مرداد ۱۶:۲۹

بااااح بااااح...

ببین سیاااا چه کردهههه

همه رو دیوونه کردهههه✨

میروم که بخوانم🥲😂💜

ددی مدیونی اگه فکر کنی از صبح برا سایت کمین کردم ها😔😂👈🏻👉🏻

RM. kiute.ARMY

همه ی مارا به جنون کشانده😭

جووون تو فقط بزن تو کار پدافند غیر عامل و استتار😔😂
Yeah, we never felt so young
When together sing the song
서로의 눈 맞추며
비가 내려도
Yeah, we never felt so right
When I got you by my side (My side)
함께 맞던 별 따라
Oh, we young forever
이렇게 노래해 (We ain't never felt so young)
Won't you hold my hand? (Yeah, we never felt so right)
Need you here tonight (We ain't never felt so young)
Oh, we young forever (Never felt so young)
Yeah, never felt, never felt so young

.::Take Two::.
.::BTS💜ARMY::.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان