BTS fanfiction

حاجی پشمام ریخت وقتی اسمش رو دیدم مغزم هنگ کرده چون کتاب این فیکشن الان کنارمه بعد انگار دارم دوباره کتاب رو با شخصیت‌های جذاب تری میخونم و این واقعا هم پشم ریزونه هم باحال😭😭

من کتاب رو نخونده بودم، یعنی فرصتش پیش نیومده بود.

و از نویسنده ممنونم که باعث شد بتونم بخونمش.

فک کنم انیمیشن اینو دیدم خیلی یه جوری بود 

من روحم برای فلاف ساخته شده اصلا 

قبلنا که جوون تر بودم[الان ۵۰ سالمه🤡]جنایی و مافیایی و نمی‌دونم انگست و اینا رو همین که می‌دیدم جزو ژانرای یه فیکشنه می‌خوندمش

الان نه.. فلاف و روزمره و اینا رو ترجیح میدم😂

خلاصه انیمیشنشو نبینید واقعا حال بدی داره😂

الان اینو چطوری بخونم؟

ایول مغازه خودکشینینیتینتژ😭😭 

واسه من کتابخون که چه عرض کنم کتابخور این طلاست 😭😭

-بذارید خوشحال باشم از اینکه سداند گرفتم-

خدایا مرسی بالاخره یکی به من سداند داد.

نویسنده کجایی بیا باسنم برای تو.

من انیمیشن رودیدممم قشنگ بود زده بود 18به بالا اون وقت من 13ساله نشستم دیدمشش 

اما صحنه داره

رام رام  دیرام دام   همین الان تمومش کردم خسته نباشی هدی بوس رو تک تک انگشتانت چون می دونم چه کار سختیه ولی... همه مون از این جونگ کوکا نیاز داریم برای تغییر زندگیمون! هق 

پوسترش  هم خدا بود ولیحییی

پایان داستانم  جیگر سوز بود به مولا

فایتینگ هدی

فایتینگ ددی

وقتی کتاب اصلی رو خوندی🥲😅

همیشه ارزوم بود یکی با وابی مغازه خود کشی فیکشن بنویسیههههه

پوسترش هم عالیهههههههه😭🤌🏻💜

ددییی دستت طلاااااا🥲😭💜

عاشق دیزاین ساده اش شدم🥲🥺💜🤌🏻

دوست دارممممم🥺💜😭