BTS fanfiction

💜👽📚 محفل دریده شدگان در راه بنگتن و فضایی های فن فیکشن خوان برتر 📚👽💜

مینی فن فیکشن Mute Days

⛓FULL⛓

نویسنده  NiLith 
کاپل تهگی
ژانر  عاشقانه  .  انگست . فانتزی . علمی . دلهره‌آور
محدودیت سنی  16+
تعداد صفحات 111
چنل تلگرامی نویسنده "کلیک کنید"

             

خلاصه:

یونگی مبتلا به سرطان بود. قرار بود بمیره. داشت برای آخرین روزهاش برنامه ریزی می‌کرد، ولی همه‌چیز اون‌طور که ما می‌خوایم پیش نمی‌ره مگه‌نه؟
زمین می‌لرزید. زمین پر از خرده شیشه و گرد و غبار بود و هرکس که جیغ می‌کشید بعد از ثانیه‌ای خفه می‌شد. یونگی نمی‌دونست چه خبره، تا اینکه یکی فریاد کشید:
‌- آدم فضایی‌ها حمله کردن!

و صدای اون هم قطع شد. یونگی قرار بود بمیره، اما باز هم ترسیده بود.

  

🌌🛸🖤DOWNLOAD🖤🛸🌌

   شرط کامنت: حداقل 6 کامنت به بالا 

        

805_vpfe.png


پ.ن: کامنت های عزیزانی که این مینی فن فیکشن رو خوندن و خوششون اومده، باعث تداوم قرارگیری پست با کاپل تهگی میشه👀

در صورت نرسیدن تعداد کامنت ها،نوشته ی جدیدی اگر با کاپل تهگی بود، دیر قرار میگیره یا خدایی نکرده قرار نمیگیره:(

پ.ن2: یجوری گریه داره که دیگه کسی اینجا پیاز خرد نکرده، پیاز رو بلانسبت بلانسبت انگار کرده تو کو-

۶ ۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Reyhan
۰۵ آبان ۱۴:۳۴

واییییییییییی 

از وقتی با سایت شما آشنا شدم زندگی ندارم تا فیک رو تموم نکردم و نخوندم اصلا نمیتونم بخوابم💓

مرسی که هستید لطفا اگه میشه چند فیک رو معرفی کنید که یونگی باتم باشه تنکیو🩵

RM. kiute.ARMY

قربونت برم من کهههه جیگرم باشیم در خدمت😭😭😭😭🍷🔥💋

چشم چشم👀

https://fazayihaa.blog.ir/post/1645

https://fazayihaa.blog.ir/post/1785
Baby
۲۳ مهر ۰۸:۴۴

واییییی چقد من اخرش گریه کردم

ولی من این فیکو زندگی کردم. حالا این خوب بود راحت میوییدن اینور اونور هیولا کور بود ب آب حساس بود من با مامانم چیکار میکردم😐

RM. kiute.ARMY

عزیزدلممم:")))
جرررر😂😂😂
نعنای شیرین
۰۷ مهر ۲۳:۴۴

من اینو توی واتپد میخونم ❤️❤️❤️❤️😂😂 حالا چه کنیم من دو دلم کدوم ور این ور برم یا اون ور؟😂😂

RM. kiute.ARMY

معلومه،
آدرس بده بیام خونتون😔
-_-
۰۶ مهر ۱۶:۰۵

اشک اشک اشک 

عرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر

RM. kiute.ARMY

گریه شیون زاری خنج بر صورت!!!
Stardust✨
۰۳ مهر ۱۴:۴۳

ایول تهگییییی..

وای پوستر...

واییی ژانرااا

 

RM. kiute.ARMY

بزن بر بدن خوشگله😎
جوهاتسو
۰۳ مهر ۰۶:۴۶

بمیرم برا بچه‌م که نارنگی نخورده رفت...

ولی من عاشق اولش شدم

جوری که اون حس ناامیدی تمام رو بهمون القا کردی با اون شعر زیبای یونگی!🤣

دیگه مهم نبود سرطان داری یا نه، زندگی هممون فکر کنم همینه...

عاشقانه کوتاه و به دل نشینی بود. از اونایی که تا آخر یادت میمونه.

من از  یه ایده دیگه نیلیث هم خیلی خوشم اومد. میدونید آدما مخصوصا اون لبه گوریاا تا یه اتفاقی میوفته بیشتر دنبال زندگی کردنن و حتی حاضر میشن زندگی افراد سالمی که بیشتر از اونا میتونن زندگی کنند رو هم این وسطا له کنند!

ولی یونگی اینجور نبود. از اولش اصلا دنبال نجات و اینا نبود. کلا یه خواسته بیشتر نداشت، نارنگی...

که در آخر آرزو به دل موند.

الان حس میکنم هر وقتی که امسال از اون نارنگی نارنجی خوشمزه ها بیاد، قراره سر خوردنش اشکم دم مشکم باشه!

 

RM. kiute.ARMY

شاعر بزرگ قرن😔🍷

از اوناش بود که به قصد کشت نویسنده نوشته...
نیلیث خانم حیا کن، ما بدبختا رو رها کن!


عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
۰۲ مهر ۲۰:۳۵

گریه داره؟ پس واجب شد حتما بخونمش.

RM. kiute.ARMY

بله بله بخون حتما😔
ویا
۰۲ مهر ۲۰:۳۱

ددی این ژانرش تهگیه یا کوکوی؟

چون بالا زدی کوکوی پایین زدی تهگی...

RM. kiute.ARMY

وای خاک وچوک
درست کردم(o′┏▽┓`o) 
Yeah, we never felt so young
When together sing the song
서로의 눈 맞추며
비가 내려도
Yeah, we never felt so right
When I got you by my side (My side)
함께 맞던 별 따라
Oh, we young forever
이렇게 노래해 (We ain't never felt so young)
Won't you hold my hand? (Yeah, we never felt so right)
Need you here tonight (We ain't never felt so young)
Oh, we young forever (Never felt so young)
Yeah, never felt, never felt so young

.::Take Two::.
.::BTS💜ARMY::.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان