🎶FULL🎶
نویسنده | StarandMoon |
ادیتور | EDI san |
کاپل |
کایسو . هونهان . ویکوک . یونمین . سپ . چانبک . کریسهو . شیوچن . نامجین . شینگیل(لی و دنیل) |
ژانر | عاشقانه . طنز . مدرسه ای . اکشن |
محدودیت سنی | 16+ |
تعداد صفحات | 578 |
لینک ناشناس نویسنده | " کلیک کنید " |
لینک فصل اول | " کلیک کنید " |
🎬TEASER-MP4🎬
⚫️ CLICK ⚫️
📑TEASER-PDF📑
⚫️ CLICK ⚫️
خلاصه:
(هر کاپل خلاصه جدای خودش رو داره!!)
.:: هونهان ::.
لوهان با اسم هانلو،یکی از معروف ترین فنفیکشن نویسای گروه دی اسه که کاپل مورد علاقش سکایه.اون و دوستاش میخواستن به سئول بیان ولی بدون خونواده هاشون.اگه اون بسته عجیب غریب که متعلق به پارک چانیول بود وجود نداشت احتمالا نمیتونستن معلمشونو مجبور کنن باهاشون به سئول بره.ولی تو سئول چه چیزی انتظارشو میکشه؟؟یه ددی به اسم سهون که از قضا بایسش تو گروه هم هست؟؟
.:: کایسو ::.
کیونگسو دوست صمیمی لوهانه که مادرخوندش خدمتکار خونواده پارکه.یکی دیگه از فنفیکشن نویسای مشهور دی اس که کاپل مورد علاقش کایهونه و دوست داره هنرای رزمی یاد بگیره.البته فکرشم نمیکرد معلم هنرای رزمیش بایسش تو گروه دریم استیج،یا همون کیم کایه!!
.:: یونمین ::.
جیمین برادر کوچیکتر لوهانه که به خاطر بچه آخر بودنش عزیز کرده همه اعضای خونواده به جز لوهانه.البته جیمین اخلاق هیونگشو بیشتر دوست داره چون اینجوری بهتر برای زندگی تو دنیای واقعی آماده میشه.اون مشتاقانه دنبال کسی بود که بتونه باهاش رفیق بشه و شاید مین گی یون،برادر دوقلوی مین یونگی (رییس جدید دار و دسته مدرسه رویا) همون شخص بود.
.:: سپ ::.
هوسوک کسیه که مایتومانیا(دروغ گویی از روی عادت) داره و برادر سوکجینه. خیلی وقتا به خاطر همین خیلیا ازش دوری میکنن ولی مین یونگی به خاطر همین بهش نزدیک شده.چی تو سر اون پسر با موهای نعنایی میگذره؟؟
.:: نامجین ::.
سوکجین معلمیه که به تازگی و به اجبار دوستای برادرش مجبور میشه به سئول بره.البته هیچ فکرشم نمیکرد اون مدرسه قرار بشه کابوسش بشه و همونقدرم فکرشو نمیکرد آیدلی که روش کراش داره و بقیه به اسم رپ مانستر میشناسنش دوست صمیمی مدیر مدرسه از آب دربیاد.شاید مدرسه رویا خیلیم بد نبود؟
.:: ویکوک ::.
تهیونگ حالا با هویت عجیب غریبش و داشتن دوتا خونواده کنار اومده.اما چالشایی که تو زندگی آیدلی باهاش مواجه میشد خیلی سخت تر بود.نمونش فیکایی که باعث میشد دوست پسرش هوای تاپ بودن به سرش بزنه!
شاید باید یه صحبتی با فنا میکرد؟؟
.:: چانبک ::.
چانیول هیچ فکرشم نمیکرد با جا به جا شدن بسته آبرو برش بین اداره های پست بچرخه و خب رییس بازی درآوردنای دوست پسرش هم کمکی به بهتر شدن حالش نمیکرد.ای کاش یکی بهش میگفت وقتی به اون پسر پیشنهاد داده بود چی تو فکرش میگذشت....لبای خوشگلش...چشمای پاپی شکلش....یا لبخندای دلبرش؟؟
هر کدوم که بود چانیولو بدبخت کرده بود!!
.:: کریسهو ::.
حالا که سوهو به آرزوش یعنی معلم ادبیات کره ای شدن رسیده بود سختیای کریس بیشتر شده بود.چجوری باید جلوی کادوهایی که هر روز از طرف شاگردا به دوست پسرش میدادن رو میگرفت؟؟یا حتی چجوری باید اشکای دوست پسرش به خاطر هیتایی که به دوستاش میدادن رو پاک میکرد؟!؟
.:: شیوچن ::.
همه چی مثل قبل خوب و بی دردسر بود......قبل اینکه یکی پیدا شه و ادعا کنه از جونگده بچه داره!!یعنی دوران بی دردسر ترین کاپل از بین رفته بود؟؟
.:: شینگیل ::.
دنیل همیشه از اینکه لی عاشق سوهو بوده عذاب میکشیده و بالاخره تصمیم میگیره بهتره این رابطه که معلومه واقعیه رو بهم بزنه ولی واقعا میذاره همچین اتفاقی بیوفته؟؟
حداقل کامنت پست: 10 کامنت به بالا
پ.ن: کامنت های عزیزانی که این فن فیکشن رو خوندن و خوششون اومده، باعث تداوم قرارگیری پست با کاپل های گروه اکسو و کی پاپی میشه👀
در صورت نرسیدن تعداد کامنت ها، نوشته جدیدی اگر با کاپل های کی پاپی بود، دیر قرار میگیره یا خدایی نکرده قرار نمیگیره:(
پ.ن2: دوستان و کی پاپر های عزییییییز!!! ببینمتون این زیر هااااا!!! وگرنه با سیخ میوفتم دنبالتون😔