اما منم دریم وییییییییییییییییییییش می خوام
خب اگه دریم ویش واقعی بود و دنیای دیگه ای بود...
لایت در حال ارزو کردن: یه ددی با عینک گردالی و کیوت و چلوندنی که ورحیه طنز داره و خیلی مهربونه همیشه هست سرزنشت نمی کنه اروم جونته و به حرفات تمام و کمال گوش میده و صد البته پر تلاش و با منطق که تایپش هم intj باشه می خوام و در کنارش به همزاد های بنگتن راضیم اما نه نه نه همون کارکترای بی تی 21 واقعی بشن و همه خصوصیاتشون مثل اونا باشه عالیییییییییییییییییییییییییه (به کم راضیم) اما ببین کنارش یه ژان باتیست و بابا لنگ دراز همراه با یه انه شرلی هم بفرست پایین کتی زنان کوچکم می خوام و تاداشی شش ابر قهرمان و با پونی مرد عنکبوتی ورژان سونی اها یه سپید دندون مال کتاب سپید دندون به عنوان حیوون خونگی بفرستی هم که خوشحال میشم در کنارش یه مرلین مونرو هم باشه دیگه چیزی نمی خوام!
دد می بینی چقدر کم توقعم
فقط اون اصلیا رو گفتم
وگرنه اگه می خواستم اون روی حریصمو نشون بدم که الان یه لیست بلند بالا نوشته بودم
اما منطق لایت وارد صحنه میشه: ک/ص خول قشنگم، بی مغز دافم، دیوونه سر تقم، لجباز زبون نفهمم اصلا فاکینگ بببببببببببببببببببببببببببببببببببببببچ این یه داستانه و دریم ویشی که جین یخی رو انسان و یونگی نقاشی رو واقعی و کوکی ربات رو ادم کنه نیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییست بد بخت توهمی و خیال پرداز
----------
اما گذشته از این حرفا و خیالات خام من:
ستار و ماه عزیزم!
جز اون فیکی های بود که باعث میشد از خنده روده بر بشم و از سحتی زندگی دور
و بخش مده ایش برمیگرده به ظنز نویسی که داشتی
بی نهایت درش مهارت داری چون همین باعث خنده من شد
نه یعنی من ادم مهمی نیست منظورم اینه که توانایی تو باعث شد حداقل منی که بیشتر دور بر ژانر انگست و مافیایی پر از درد و بدبختیه با این فلاف کیوت وقت بگذرونه
از طرف دیگه بخاطر اون نقطه عجیب خیال پردازم که وقتی چیزی رو شروع به خوندن می کنم شروع مبکنه به تصور کردن لحظه به لحظه اون نوشته من همیشه به طور ناخوداگاه شخصیتی که بیشتر با شخصیت خودم نزدیک هست رو پیدا می کنم!
تا بیشتر بفهمم و درک کنم و برای همین چند تا از خصوصیاتای اون ژپتو فیک که تهیونگ بود شبیه من بود مثل منحرف بودنش مثل اینکه خیلی خودشیفته بود و برعکس خودش که خیلی حساسو احساساتی وبد همیشه تو احساسات بقیه گند میزد
و همین جالب بود برام
در ضمن ایدششششششششششششششم
یه چیز جدید و فوق العاده بود
و اون ذهن منعطفتو به رخ ریدر می کشید!
دد زیاد حرف زدم نه؟؟
ببین خودمم می دونم از دستم خسته شدی
پاشو برو از اون چسب چهار سانیا که مامانا برای ریشه فرش استفاده می کنن بخر وقتی دیدی زیادی اون فکم داره همه افکارمو میریزه بیرون ببندش چون دهن خودم که هیچی سر تو رو هم به فاک می دم
عه راستی گفتم فاک!
یه دیالوگ تهیونگ تو فن فیک گفت که من اون لحظه گفتم: این سر لوحه زندگی منه!
چی بود؟؟
تهیونگ: حالا چه فاکی بریز تو سر فاکیم که این اوضاع فاکی فاکی تر نشه؟؟
این منم هر بار که یه فاکی رو به بار میارم
خب واقعا دیگه رفتم!
RM. kiute.ARMY
وای خداااااااا نی نی منننن😂😂😂😂😂😂
ددی و عینکش و کل همه چیزش به فدای توئه:"))
وای واقعا کاش همچین چیزی بود....
یه شهرک آرزو میکردم با تمومی امکانات. و به همه اتون یه واحد میدادم که اون واحد ها با دیزاین خودتون طراحی بشه:") بعدش اینجوری باشه که هروقت عضو جدیدی اومد یه واحد به اون شهرک و آپارتمان هاش اضافه بشه.
هرکی هم توی هر محله ای خواست به شغل مورد علاقه اش مشغول باشه و حساب بانکی هاشون بی نهایت باشه:")
بیمارستان مدرسه پارک شهربازی...کتابخونه های گنده!!
و بعد من باشم و شماها:") توی یه کافه کتاب کوچولو ته جاده ی شهرک که فقط شبا از ساعت ده شب تا طلوع آفتاب بازه. ماشین کادیلاک قدیمیِ شکلاتی رنگم جلوی در پارکه...تا وقتی شب ها خوابتون نبرد و احساس تنهایی کردید بیاید پیش خودم.
یه سینما بزرگ که توش فیک های مورد علاقه اتون فیلم شده باشه.
شبکه های تلوزیونی اختصاصی شهرک...
بعدش من میومدم پیشت هرروز تا خاطراتت رو تعریف کنی...دو چرخه دو نفره میخریدم و دوتایی تو پارک رکاب میزدیم و تو برام حرف میزدی.
بستنی میخردم تو مترو باهم بخوریمشT^T
فدا خواسته هات، بگو تو😂😂😂
منطقت چرا شبیه این خاله های لات ئه؟😂😂😂
نخیرممممممم این سایت توئهههT^T
نه نه:"((( اصلاااااا!!
اون چسب ها خیلی درد دارنن نههه😂
اوه اوه این دیالوگ رو باس تتو بزنی پشت کمر...گندهههههه!!
بای بای لاوممT^T