BTS fanfiction

تا حالا خیلی کامنت نزاشته بودم، اما فقط میتونم بگم تا جایی، بیشتر فیکارو با کاپل ویکوک/یونمین خوندم... 

پیشنهاد واسه اینکه و کوک کاپل اصلی بسته و یونمین کاپل فرعی داری دد؟ 

یا ابولفضل تریسام؟؟!؟!؟!؟ 

بابا بنده ی مومن من توبه کرده بودم 🚶‍♂️😂

ولی بدجوری منو گرفته ... پس میخونمش آخه ماورایی رو بهش نه نمیگم ... 

برم دان کنم بخونم بیام باز..

فقط میتونم بگم واوووووووووووووووووووووو 

او مای گاددددددددددددددددد

خیلی خوب بود اینننننننننننننننننننننننننننن

هنوز نخوندمش ولی حس میکنم خیلی خفنه

ددی ی فیک خوندم اسمش یادم نییییی 

داستان اینجوری بود که جونگ کوک در مورد خون‌آشام ها کنجکاو میشه و با ی مردی آشنا میشه فکر کنم اسمش ویلسون بود اون مرد بهش میگه و ی چیز عروسک خیمه شبازی و اینجور چیزا 

بعد جونگ کوک باید به قلمرو های مختلف بره تا دیوار ها نشکنن ۲ فصلش اومده و چشم انتظار فصل ۳ هستیممم 

اسمش بگی چون یادم نی 😐😑

آدرس دادن حال می‌کنی اصن

عرررررررر خیلی خوب بودددددددددددددددددد چرا تموم شد 😢 بازم بنویسسسس خیلی خوفییی

راستی دد سامبادی تو لاو خوندم چرا آخرش تهیونگ مردددددد من امید داشتم جونگ کوک خودکشی کنه😐

درود درود!

امیدوارم حالتون عالی باشه.🥰

جاک عزیز قلمت حرف نداره چه تو کارای قبلیت چه تو این. ادامه بده فایتینگ!!

فقط من یه سوال دارم😁

الان این فصل دوم داره یا مدلش اینجوری بود؟ اخه یه مدلی بود که انگار فصل دوم داره. 

منتظرش باشیم یا از قوه تخیل خودمون استفاده کنیم؟؟

بسم الله .. من که خوندم و به به

*مالیدن دست ها بهم مثل مگسی که دیده پتو از یه رفته کنار

اول گفتم وات جیکوکمین چیه بعد فهمیدم عوهوووو پس بگووو

ولی ددی من فک کردم جیمین جیهیون رو میکشه که خودش به کوک برسه...هعی '-'

جاک شی هم که اصلا یه نعمت واسه منِ کوکمین شیپره که خعلی هم فعاله!

از روی سقف همین وانت که دارم با میکروفون سخنرانی مهاهاهااز جاک تشکر عرض میکنم (وانت ددیه،یواشکی برداشتم نگین بهش)

از ددی هم تشکر میکنم ...از مونی هم همینطور..اها از شوما،بعله دقیقا همین شومایی که لم دادی داری کامنتو میخونی هم تشکر میکنم

هاهاها

پ.ن:چشمات چطوره ددی؟

پ.ن2:ددی..من یه کامنت هم قبلا فرستادم پرسیدم یه فیکیو داری یا نه... کلا نیومده یا تائید نکردی ؟*-*

یا تائید کردی من ندیدم؟اخه یادم

نیست دقیق کجا فرستادم

هههه

کی گفته من دلم تریام میخواست اصلا.؟

هاها خودم اره اصلا ولم کنین

میدونی دلم چی میخواد؟یونگی ،کوک و تهیونگ وای اصلا چی بشهههه درخواست برای همیچین چیزی خداااا

اوکی ولی دارم نمیتونم درک کنم هنوز آخه برادر خودت ؟

دلم برای اون سونمی میسوزه بابام و عموم با یه گرگینه همگی باهم ریخت روهم جعر😂😂😂

خلاصه که پاشم برم پاشم برم الان نماز صبحه و من نیم ساعت قبلش درحال خوندن فیکشن 

هعیییی

تا درودی دیگر ما رفتیم😂🚶🏻‍♀️

شتتتت کوک این وسط اینجوریه که : :) 

اصلا عالیی 

من خودم عا شق فیکشنای ماوراالطییعه ام و توعم خیلی قشنگ نوشته بودی ادامه بده فایتینگ 

به به جاک اومدههههه

متاسفانه نمیتونم الان این زیبا رو بخونم چون دارم واسه کنکور آماده میشم ولی نویسنده ی خوش قلممون رو یادم نمیره. 

بعد کنکور میام و فیکشنای قشنگت رو میخونم جاک عزیز

فرستادن انرژی مثبت آبی برای نویسنده*💙

ددی نماز و روزه هات قبول باشه :)

بسم‌الله‌ددی‌مونی.

ایام بکها- چیز بکام روز ها ک- چیز روزها به زیبایی.

من رفتم بخونم بای

جیکوکمین تریسامه؟ جیمین و جونگکوک با کی؟ یا همون ورسه و منظورش جیکوک/کوکمینه؟

ومپایررززز؟؟؟؟؟

ساری ددی،ساری بی تی اس،هولی شتتت😂😂😂😭😭😔🤝🏻

یا ابرفرضضضضضض....

جنگگ جهانی سوممم...

احتمالا هم سر جونگکوک🥲🤝🏻واییییی.

جیکوکمینن از جاککک

دستت درد نکنه جاک عزیز،ایشالا امشب میگیرم میخونمش بعد میام نظرمو‌میگم،و همچنان برگام ماور ئطبیعی تری،سام جیکوکمین،،،،دوقلوهای پارکککک.

خدایا کوشته نشم فقط وسط خوندش

اشکال نداره.... بین اون ۱۱ و ۱۸ سال یه چند سال هم فاصله برای آماده شدن دوقلوها واسه جمع کردن زندگیشون و اومدن به کره داریم😂 توجیهاتم رو می بینین چقدر خوبن؟!

دیگه اینکه... اینبار فقط دو تا غلط املایی پیدا کردم که با اینکه اعصاب خورد کنه.. میدونین، قابل تحمله! درست میشم!

و این پیام و پیام قبلی رو اصن حساب نکنین. شده بگین الان تعداد کامنتا منفی دوئه💔🤣

چنگده گشنگه 😔 کی گفته قراره فردا مدرسه رو بپیچونم تا مثلا برای امتحان پس فردا ریاضی بخونم؟😔 کی گفته به جای ریاضی قراره اینو بخونم؟😔💔 

بریم تو کارش! به نظر جالب میاد!

خدا منو بکُش! واقعا نکُش ولی یکم بکُش!

۱۸ سال بعد، دو خط بعد ۱۱ سال بعد؟؟؟؟؟ خدای مننننننننننن من چهار بار از اول تا آخر اینو ویرایش کردممممممم T_T