*وی کف و خون قاطی میکند*
واییییییییییی خدااا به سنجابمون نمیخوره شکمش تیکه باشه
میدونی ددی من یکم فراتر از خفه شدن رفتم موقعی که چشمم خورد به این تصویر زیبا داشتم دوغ میخوردم سر سفره وسط جمع که یهو......آره دیگه بقیش قابل حدسه
باورت میشه برام مهم نبود که چه گندی زدم تو سفره فقط بلند شدم و خودمو انداختم تو دستشویی هر چی خورده بودم بالا آوردم(ساری دد اگه حالت بد شد)
(صدای مغزم:بیا باز عکس از هولوکاست دیدی حامله شدی؟بسه توروخدا)
و اینجوریه که بنده توی تختم با یه بسته چیپس و یه سطل ماست همزده ی میهن در بغل دارم صحبت میکنم با شوما ددیه عخش
ددی بوس به کلت
فراموشم نکن با حرف بدخواهان ددی♡
شب به کامت
*پلن بعدی بی حجاب کردن یونگی ئه😔*
....
ماشالا یکی دوتا پلن نیست که مشکل کلن از پایه س😔
یاداوری:جوری ک تو پی تی دی آن استیج یونگی رو باندپیچی کرده بودن ولی جونگکوک هیچی نداشت🥰💔💔💔
#من_خوبم
ولی اینها همش دروغ لعنتیا
من میدونم هوسوکی شکمش نرمه🧕
من میدونم جونگکوکی دستش تتو نداره
من میدونم کسی الان سربازی نیس💔
من میدونم یونگی فش نمیده..
اینا همه الکیههیهیهیههی
..
فقط کافیه کنترلو بدم دست جین هیونگ تا همچی درست بشه مگه نه :(
جینییییییییی؟
...
خیدیا بسه مگه من چقد ظرفیت دارم هی اتک میزنین
تنها انسان پاک هوسوکی بود ک اونم خراب کردید
اَه عیش
کومککککککک
داش نزار اینارو به حد کافی دندونام واسه کوک تیز شده
دورت بگردم که 🥲🥹🫶🏻
😂😂😂
جرر به خدا با این ناز واداهایی که میاد بعید نمیدونم که اونم رل بزنه و من همچنان سینگل بمونم 😂😂😂
این بدههه 😂😂
نه دیگه دد کسی اگر باشه نینی بیاره اون مونیه که ازمون بزرگ تره 😂😂😂 *سواستفاده از مونی مظلوم
ایی خیلییی 😭😭😭
بچم خیلی زود داره بزرگ میشه باخودم که فکر میکنم هنوز زیادی کوچولوعه ولی باورم نمیشه که سال دیگه میزه امادگی 😭😭😭
انقدر زود بزرگ شد 😭😭🤣
وای ولی دد میدونی خاله صدن خیلی عجیبه حس بچه خود ادمو میده انگار ولی نمیخواد بیست و چهار ساعت مراقبش باشی 😂😂😂 حرکت هوشمندانه اینه مامان نشید خواهراتونو وارد کنید بچه دار شن هم کیف میکنید هم بیخوابی و دردسر نمیکشید 😂😂😂😂
تزنقنزتستطتث:">>
وای دد با دیدن این یاد دخترخواهرم افتادم 😂😂
جدیدا یاد گرفته هرچی بهش میگیم میگه نه شما دارید دروغ میگه 😂😂 تازه معنی دروغ گفتن رو فهمیده 😂😂
وای و میدونی چند وقت پیش اومده بود شب پیش من و اون یکی خواهرم بمونه بعد روز بعدش که خواهرم اومد دنبالش دو دل بود بره یا نه اخر رفت ..
و اون شب اخر شب یهو دیدیم خواهر بزرگم زنگمون میزنه جواب دادیم نگو دخترخواهرم افتاده بود رو گریه که پشیمونم اومدم خونه و میدونی چی میگفت ؟ خیلی جدی بگشته بود از خواهرم معذرت خواهی میکرد میگفت مامان ببخشید دروغ گفتم و خواهرمم پشماش ریخته بود هی میگفت چرا بعد یهو دختر خواهرم زده بود زیر گریه و گفته من دروغ گفتم که میخوام بیام خونه منو ببر پیش خاله هام 😂😂😂 انقدر کیوته این بچه نمیتونمش 😂😂😭😭😭
باید بگم جیمین فکر کرده با این کار دوست پسرشو دید نمیزنیم ولی کور خونده.هه🌝
کسی نون جانگیه خشخاشی مخاد؟😔💔
توبه توبه توبههههه
عضله های هوسوکی کوچیکه در چه حاله؟💔📿😔